ثانوی
/sAnavi/
برابر پارسی: دومی، دو دیگر
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به ثانی دومی دومین : (( عادت طبیعت ثانوی است . ) )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
فرعی، کمکی، ثانوی، دوم، ثانیوی، حاکی از زمان گذشته
خشک، تلخ، ثانوی
خارجی، پیرامونی، جنبی، دوره ای، ثانوی، وابسته به محیط
ثانوی، ثانی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه ثانوی
معادل ابجد 567
تعداد حروف 5
تلفظ sānavi[y]
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت نسبی، منسوب به ثانی ) [عربی: ثانویّ]
مختصات ( نَ یّ ) [ ع . ] ( ص نسب . )
آواشناسی sAnavi
الگوی تکیه WWS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد 567
تعداد حروف 5
تلفظ sānavi[y]
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت نسبی، منسوب به ثانی ) [عربی: ثانویّ]
مختصات ( نَ یّ ) [ ع . ] ( ص نسب . )
آواشناسی sAnavi
الگوی تکیه WWS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
دوباره
دومی، امادرجمله اطلاع ثانوی . . . منظورخبربعدی است یاخبری دراینده نزدیک