ثالث ثلاثه. [ ل ِ ث َ ث َ ] ( ع اِ مرکب ) سوم از سه یعنی یکی از سه. ( مجمل اللغة ) : فرستم نسخه ثالث ثلاثه سوی بغداد در سوق الثلاثا.
خاقانی
|| نام ستاره ای ؟ - گویندگان ثالث ثلاثة ؛ ترسایان : ثالثاً تا از تو بیرون رفته ام گوئیا ثالث ثلاثه گفته ام.
( مثنوی ).
فرهنگ فارسی
سوم سه ( ترجمان القر آن ص ۳۲ ) سوم از سه تا ( اشاره به تثلیت عیسویان ) : (( فرستم نسخه ثالث ثلاثه سوی بغداد در سوق الثلاثا . ) ) ( خاقانی ) (( ثالثا تا از تو بیرونه رفته ام گوییا ثالث ثاتثه گفته ام . ) ) ( مثنوی ) توضیح ماخوذ از آیه ۷۷ سوره ( مائده ) : (( لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلاثه و ما من اله الا الله واحد . ) ) سوم از سه یعنی یکی از سه گویندگان ثالث ثلاثه ترسایان
فرهنگ معین
(لِ ثِ ثَ ثِ ) [ ع . ] (ص . ) یکی از سه اقنوم (اَب ، ابن ، روح القدوس ).
پیشنهاد کاربران
همان اُقنوم سه گانه ی مسیحیت/پدر، پسر، روح القُدس.