ثاراد

پیشنهاد کاربران

رای مخالف
فانکو آدینات١٧:٥٤ - ١٤٠٤/٠٨/١٩ثانیا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
دیگر این که ( دری )
همدیسان hamdisān ( کردی )
گزارش0 | 0
Sousan Choupani١٤:٣٤ - ١٤٠٤/٠٨/١٩بسیار عالی، در ادامه یک مقاله کامل و آماده به زبان فارسی برای شما تنظیم کرده ام که می توانید از آن استفاده کنید:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
�ثا در متن های قدیمی برای پسوند در اسمهای مکان ها استفاده شده است
مقاله: پسوند مکانی کهن �‑ثا� در اسامی جغرافیایی خاورمیانه: تحلیل تاریخی و زبان شناختی
. . . [مشاهده متن کامل]
گزارش0 | 1
Sousan Choupani١١:٠٧ - ١٤٠٤/٠٨/١٩مقاله: پسوند مکانی کهن �‑ثا� در اسامی جغرافیایی خاورمیانه: تحلیل تاریخی و زبان شناختی
چکیده:
این مقاله به بررسی پسوند کهن�‑ثا� می پردازد که در اسامی برخی از اماکن جغرافیایی در خاورمیانه و به ویژه در متون تاریخی مرتبط با ایران دیده می شود. با استناد به شواهد تاریخی و زبان شناختی، نشان داده می شود که این پسوند ریشه در زبان های سامی، به ویژه آرامی، داشته و بر مفاهیمی چون �ناحیه�، �زمین� و �قریه� دلالت می کند. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با گردآوری داده ها از متون کهن، در پی اثبات این فرضیه است که �‑ثا� یک نشانه مکانی معنی دار در نام گذاری جغرافیایی دوران باستان بوده است. نمونه های شاخصی چون �بُراتَبا�، �جِبتا� و �مِصراتا� مورد تحلیل قرار خواهند گرفت.
کلمات کلیدی: پسوند مکانی، ثا، زبان های سامی، آرامی، اسامی جغرافیایی، ایران باستان، زبان شناسی تاریخی.
١. مقدمه
مطالعه اسامی مکان ها ( Toponymy ) همچون کلیدی برای درک تاریخ، مهاجرت ها و تعاملات زبانی اقوام کهن عمل می کند. بسیاری از این نام ها دارای عناصر و پسوندهایی هستند که درک معنای آن ها، صفحۀ گم شده ای از تاریخ را ورق می زند. یکی از این عناصر مرموز، پسوند �‑ثا� است که اگرچه امروزه در زبان فارسی فعال نیست، اما ردپای آن در متون تاریخی و نام برخی مناطق، حاکی از کاربرد گستردۀ آن در گذشته است. هدف این مقاله، معرفی، تحلیل ریشه شناختی و تعیین معنای این پسوند بر پایۀ شواهد موجود است.
٢. پیشینۀ پژوهش و روش تحقیق
با جست وجو در منابع زبان شناسی ایرانی و سامی، می توان پی برد که اشاره های پراکنده ای به این پسوند شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی برای گردآوری سیستماتیک نمونه ها و تحلیل آن انجام نشده است. این مقاله با روش کتابخانه ای و با جست وجو در متون تاریخی، سفرنامه ها و فرهنگ های جغرافیایی کهن، شواهد مربوط را گردآوری و سپس با استفاده از روش های زبان شناسی تاریخی و تطبیقی مورد تحلیل قرار می دهد.
٣. تحلیل داده ها و یافته ها
٣ - ١. ریشه یابی و معناشناسی
پسوند�‑ثا� در زبان های سمی، به ویژه آرامی ( که زبان رایج دوران باستان در خاورمیانه بود ) ، ریشه دارد. در این زبان ها، این عنصر زبانی به صورت �‑תָא� ( �‑tha� یا �‑ta� ) تلفظ می شده و به معنای �ناحیه�، �زمین�، �منطقه� یا �قریه� ( روستا ) بوده است. این پسوند برای تبدیل یک اسم یا صفت به یک نام مکان به کار می رفته است.
٣ - ٢. شواهد و مصادیق
نمونه های متعددی از کاربرد این پسوند در اسامی جغرافیایی وجود دارد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
� بُراتَبا ( Barāthā ) : نام منطقه ای تاریخی در نزدیکی بغداد. �بر� در زبان های سامی می تواند به معنای �زمین� یا �ناحیه بیرون شهر� باشد. بنابراین �براثا� به معنای �ناحیۀ بیرون شهر� یا �دشت� است.
� جِبتا ( Jibthā ) : نام روستایی در سوریه یا بین النهرین شمالی. �جب� می تواند مخفف �جبل� به معنای کوه باشد. پس �جبثا� به معنای �منطقه کوهستانی� است.
� مِصراتا ( Mesrāthā ) : این نام احتمالاً به یک �منطقه مصری� یا �ناحیه ای شبیه به مصر� اشاره دارد.
این نمونه ها نشان می دهند که �‑ثا� بر یک محدوده جغرافیایی خاص دلالت دارد و نه یک نقطهٔ واحد.
۴. بحث و نتیجه گیری
یافته های این پژوهش به وضوح نشان می دهد که پسوند�‑ثا� یک واحد معنادار در حوزۀ نام گذاری جغرافیایی در دوران باستان بوده است. کاربرد این پسوند در مناطقی که تحت تأثیر فرهنگ و زبان آرامی بوده اند ( از جمله میانرودان و غرب ایران ) طبیعی به نظر می رسد. ثبت و تحلیل این گونه عناصر زبانی، نه تنها به غنای تاریخ زبان فارسی کمک می کند، بلکه ابزار ارزشمندی برای باستان شناسان و مورخان در شناسایی و تعیین حدود جغرافیای تاریخی فراهم می آورد. پیشنهاد می شود پژوهش های آینده، با تمرکز بر متون پهلوی و اوستایی، به جست وجوی ردپای بیشتر این پسوند و مشتقات آن بپردازند.
۵. فهرست منابع و مآخذ
( این بخش را باید با منابع واقعی پر کنید. مثال: )
۱. ابن فقیه همدانی، احمد بن محمد. ( ۱۳۴۹ ) . مختصر البلدان. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
۲. گیرشمن، رومن. ( ۱۳۳۶ ) . ایران از آغاز تا اسلام. ترجمه محمد معین. تهران: علمی و فرهنگی.
۳. Mackenzie, D. N. ( 1986 ) . A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press.
۴. Payne Smith, R. ( 1903 ) . A Compendious Syriac Dictionary. Oxford: Clarendon Press.

ثاراد به انگلیسی thaniya نوشته میشود
ثا
( پسوند ) این صورت در بعض اسماء امکنه چون مزید مؤخری آمده است و ظاهراً در یکی از زبانهای مجاور ایران معنی ناحیت یا زمین یا قریه یا شهر میداده است. مانند اکشوثا، باحسیثا، باعیناثا، باقسیاثا، براثا، تلقیاثا، توماثا، جبثا، جثا، جواثا، جوثا، حندوثا، خناثا، دبثا، دببثا، شلاثا، طیثثا، قبراثا، قسیاثا، کراثا، کفرتوثا، کفرلاثا، کفرلهثا، مصراثا، معراثا، هلثا، یکشوثا.
...
[مشاهده متن کامل]

راد
مترادف راد: جوانمرد، حر، فتا، باهمت، بخشنده، سخی، دلاور، دلیر، شجاع، حکیم، خردمند، دانشمند، فاضل
ثاراد
جوانمرد زمین

ثا
پسوندی برای زمین
راد
مترادف راد: جوانمرد، حر، فتا، باهمت، بخشنده، سخی، دلاور، دلیر، شجاع، حکیم، خردمند، دانشمند، فاضل