تیپا زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) با نوک پا ضربه زدن. تک پا زدن. ( فرهنگ فارسی معین ). زفکنه زدن. اردنگ زدن. زه کونی زدن. شلخته زدن. سرچنگ زدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). راندن.
زربه زدن با روی پاپا سپوختن کسی ؛ حفز: حفزَته ُ برجلها؛ پا سپوخت او را، یعنی با اردنگ و تیپا و نوک پای او را براند.+ عکس و لینک