تیمسار

/timsAr/

معنی انگلیسی:
general, ranking, brass hat

لغت نامه دهخدا

تیمسار. ( اِ ) کلمه ای است که آن را به عربی حضرت می گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). در پارسی کلمه ای است برای تعظیم که به عربی آن را حضرت خوانند و آن را تیمشار نیز گویند. ( انجمن آرا ). لقبی است برای تعظیم مانند جناب و این لقب از شت که به معنی حضرت است پست تر می باشد. ( ناظم الاطباء ). || امروز عنوان خطاب امرای لشکر، از سرتیپ به بالاست. ( حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ فارسی

عنوانی درارت برای افسران ازسرتیپ به بالا
( اسم ) عنوانی که در نظام بصاحب منصبان ( از سرتیپ ببالا ) اختصاص دارد حضرت . توضیح این لغت از بر ساخته های فرق. آذر کیوان است که بار دیگر در عصر ما متداول گردیده .
کلمه ایست که آنرا به عربی حضرت می گویند در پارسی کلمه ایست برای تعظیم که به عربی آنرا حضرت خوانند و آنرا تیمشار نیز گویند

فرهنگ معین

(اِمر. ) عنوانی در ارتش برای افسران از سرتیپ به بالا.

فرهنگ عمید

عنوان صاحب منصبان بالاتر از درجۀ سرهنگی، مترادف جناب یا حضرت. &delta، از واژه های دساتیری است.

پیشنهاد کاربران

تیمسار فرنگی=ژنرال
معادل کلمه تیمسار در ارتش �امیر� و در سپاه �سردار� میباشد. مثلاً: امیر سرلشکر. . . . یا سردار سرتیپ. . . .
سردار

بپرس