تیمارخوار

لغت نامه دهخدا

تیمارخوار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) غمین. اندوهگین. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
کفیدش دل از غم چو یک کفته نار
کفیده شود سنگ تیمارخوار.
رودکی ( از یادداشت ایضاً ).
|| تیماری. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به همین کلمه شود.

فرهنگ معین

(خا ) (اِ. ) ۱ - غمخوار. ۲ - پرستار.

فرهنگ عمید

غم خوار، پرستار.

پیشنهاد کاربران

بپرس