تیمارخوار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) غمین. اندوهگین. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : کفیدش دل از غم چو یک کفته نارکفیده شود سنگ تیمارخوار.رودکی ( از یادداشت ایضاً ).|| تیماری. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به همین کلمه شود.