تیلیش، پُل (۱۸۸۶ـ۱۹۶۵)(Tillich, Paul)
تیلیش، پُل
متأله لوتری و اگزیستانسیالیست آلمانی. در برلین، هاله و توبینگن الهیات و فلسفه خواند. در جنگ جهانی اول شرکت کرد و آن را گسستی میان خوش بینی قرن ۱۹ و اضطراب عصر جدید دانست. مطالعۀ احوال پیامبران و آثار مارکس و نیچه او را به نقد ناتوانی زبان دینی کشاند. هنگامی که در ۱۹۱۸ به برلین رفت، سوسیالیست شده بود و در کنار تدریس دانشگاهیسوسیالیسم دینی (۱۹۲۰ـ۱۹۲۴) را منتشر کرد. در ماربورگ، تحت تأثیر هایدگر، به تحلیل هرمنوتیک و اگزیستانسیالیسم علاقه مند شد. کتابش به نام عزم سوسیالیستی، که یکی از نخستین نقدهای ریشه ای علیه ناسیونال سوسیالیسم به شمار می آمد، موجب فرارش به ایالات متحدۀ امریکا شد (۱۹۳۳). در هاروارد و شیکاگو به تدریس پرداخت. در کتاب سه جلدی اش الهیات نظام مند (۱۹۶۳ـ۱۹۵۱) روش همبستگی را برای پاسخ به پرسش های جهان معاصر به یاری وحی مسیحی بررسی کرد. این اثر، علی رغم لحن اگزیستانسیالیستی اش، با روان شناسی یونگ و مابعد الطبیعۀ نومدرسی آمیخته شده است. تیلیش در تأملات زندگی نامه ای (۱۹۶۸)، یکی از مهم ترین مسائل مدرنیته را شکاف میان عقلانیت علمی و دین های سنتی، به خصوص مسیحیت، می داند. جدایی دین و عرف گرایی نشان دهندۀ گرایش فزاینده به رهاسازی، بدون بنیان نهایی است. از نظر تیلیش کلمۀ «خدا» فقط دال بر بُعد نامشروط در هستی و در معناست که در همه چیز حاضر و از همه چیز دور است.
تیلیش، پُل
متأله لوتری و اگزیستانسیالیست آلمانی. در برلین، هاله و توبینگن الهیات و فلسفه خواند. در جنگ جهانی اول شرکت کرد و آن را گسستی میان خوش بینی قرن ۱۹ و اضطراب عصر جدید دانست. مطالعۀ احوال پیامبران و آثار مارکس و نیچه او را به نقد ناتوانی زبان دینی کشاند. هنگامی که در ۱۹۱۸ به برلین رفت، سوسیالیست شده بود و در کنار تدریس دانشگاهیسوسیالیسم دینی (۱۹۲۰ـ۱۹۲۴) را منتشر کرد. در ماربورگ، تحت تأثیر هایدگر، به تحلیل هرمنوتیک و اگزیستانسیالیسم علاقه مند شد. کتابش به نام عزم سوسیالیستی، که یکی از نخستین نقدهای ریشه ای علیه ناسیونال سوسیالیسم به شمار می آمد، موجب فرارش به ایالات متحدۀ امریکا شد (۱۹۳۳). در هاروارد و شیکاگو به تدریس پرداخت. در کتاب سه جلدی اش الهیات نظام مند (۱۹۶۳ـ۱۹۵۱) روش همبستگی را برای پاسخ به پرسش های جهان معاصر به یاری وحی مسیحی بررسی کرد. این اثر، علی رغم لحن اگزیستانسیالیستی اش، با روان شناسی یونگ و مابعد الطبیعۀ نومدرسی آمیخته شده است. تیلیش در تأملات زندگی نامه ای (۱۹۶۸)، یکی از مهم ترین مسائل مدرنیته را شکاف میان عقلانیت علمی و دین های سنتی، به خصوص مسیحیت، می داند. جدایی دین و عرف گرایی نشان دهندۀ گرایش فزاینده به رهاسازی، بدون بنیان نهایی است. از نظر تیلیش کلمۀ «خدا» فقط دال بر بُعد نامشروط در هستی و در معناست که در همه چیز حاضر و از همه چیز دور است.
wikijoo: تیلیش،_پل_(۱۸۸۶ـ۱۹۶۵)