تیغزبانی کردن

لغت نامه دهخدا

تیغزبانی کردن.[ زَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به فصاحت سخن گفتن. بی پرده و اغماض بیان مطلبی کردن. داد سخن دادن :
سر طلبی تیغزبانی مکن
روزنه ای رازفشانی مکن.
نظامی.

فرهنگ فارسی

به فصاحت سخن گفتن بی پرده و اغماض بیان مطلبی کردن

پیشنهاد کاربران

تیغ زبانی کردن :زخم زبان زدن ، سخنان آزار دهنده بر زبان آوردن .
( ( سرطلبی تیغ زبانی مکن
روز نه ای راز فشانی مکن ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 418 . )

بپرس