تیزهوشی

/tizhuSi/

مترادف تیزهوشی: ذکاوت، زیرکی، سرعت انتقال، هوشمندی

متضاد تیزهوشی: کندهوشی

معنی انگلیسی:
acuity, acumen, aptitude, ingenuity, intellect

لغت نامه دهخدا

تیزهوشی. ( حامص مرکب ) هوشیاری. هوشمندی. باهوشی. تیزویری. تیزهشی. ( فرهنگ فارسی معین ) :
تا جهان داشت تیزهوشی کرد
بی مصیبت سیاه پوشی کرد.
نظامی.
برگفت ز راه تیزهوشی
افسانه آن زبان فروشی.
نظامی.
رجوع به تیزهوش و تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

هوشیاری هوشمندی باهوشی تیروپری .

فرهنگ عمید

هوشیاری، زرنگی.

دانشنامه عمومی

تیزهوشی داشتن توانمندی ذهنی بالاتر از متوسط است. تیزهوشی از خصوصیات کودکان است که به انحای گوناگون تعریف می شود و الهام بخش تفاوت ها در برنامه ریزی مدارس می گردد. تصور می رود در حیات بزرگسالانه نیز به عنوان یک خصیصه تداوم داشته باشد، و عواقب گوناگونی داشته باشد که در قرن اخیر مورد مطالعه طولی قرار گرفته اند. تعریفی برای تیزهوشی کودکان یا بزرگسالان نیست که به طور عمومی پذیرفته شده باشد ولی بیشتر تصمیمات گزینش در مدراس و بیشتر مطالعات طولی در طول زندگی افراد، دارندگان بهره هوشی ۲٫۵٪ بالای جامعه یعنی بهره هوشی بالای ۱۳۰ را پیگیری کرده اند. تعریف تیزهوشی در سطح فرهنگ ها هم متفاوت است.
عکس تیزهوشی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

legerity (اسم)
چابکی، تیز هوشی، چالاکی، سبکی

acuity (اسم)
تیز هوشی، تیز فهمی

acumen (اسم)
تیز هوشی، تیز فهمی، فراست، ظرفیت، بینایی

فارسی به عربی

حدة , فطنة

پیشنهاد کاربران

بپرس