تیزتاو. ( ص مرکب ) تندخوی. ( ناظم الاطباء ). تیزتاب. زودخشم. سریعالغضب : بیامد ز هر کشوری باژ و ساوز بیم گو نامور تیزتاو.( شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 247 ).رجوع به فهرست ولف شود.