تیزطبع. [ طَ ] ( ص مرکب ) ذکی و تیزفهم. ( آنندراج ) : وی بسا تیزطبع کاهل کوش که شد از کاهلی زگال فروش.نظامی.|| تندخلق و تندمزاج و تندخوی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.