تیز راندن. [ دَ ] ( مص مرکب ) راندن با شتاب. سخت سریع راندن : چو بشنیدفرمانبران را بخواندسوی طیسفون تیز لشکر براند.فردوسی.رجوع به ماده بعد شود.
تیز راندن ؛ تند رفتن. بشتاب رفتن :تیز مران کآب فلک دیده ایآب دهن خور که نمک دیده ای. نظامی.+ عکس و لینک