تا وقت مهرگان همه گیتی چو زر بود
از آب تیرماهی و از باد مهرگان.
منوچهری.
تیره شد همچون عصیر تیرماهی آب جوی شد چو آب تیرماهی خم به خم اندرعصیر.
میرمعزی ( از آنندراج ).
|| نوعی از ماهی ، از عالم تیرمار. ( آنندراج ). || نام داروئی هم هست. ( برهان ) ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || زنجبیل. ( الفاظ الادویه ). || گزر و زردک را نیز گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).تیرماهی. ( ص نسبی ) خریفی. خزانی.پائیزی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). خریفی. || منسوب به تیرماه و تابستانی. ( ناظم الاطباء ).