دیکشنری
مترجم
بپرس
تیردار
دنبال کنید
گویش مازنی
/tir daar/ توت نر که از برگ هایش برای تغذیه کرم ابریشم استفاده می شود
واژه نامه بختیاریکا
کماندار
مترادف ها
arrowy
(صفت)
تند، سرتیز، پیکانی، تیر مانند، تیردار، سهمی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها