درود
تیرتخش به چم تیری ست که به سوی بالا پرتاب می شود و در جشنها و آتش بازی کاربرد داشته است.
تیرتخش همینک در جایگاه یک فرواژه ( اصطلاح ) و برای رساندن فریافت ( مفهوم ) تندی و شتاب فراوان به کار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
تکواژِ "تخش" در فَرواژه ی ( اصطلاح ) "تیرتخش"
تخش به چم ( معنی ) بالا، بلند، بنِ کنونی از بنواژه ی تخشیدن است؛ روانشاد دهخدا درباره ی بنواژه ی تخشیدن می نویسد:
{تخشیدن. [ ت َ دَ ] ( مص ) بالا نشستن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . صدر مجلس نشستن. ( ناظم الاطباء ) . قیاس شود با: پارسی باستان "همتخشی " ، "همتخشتا" ، ریشه اوستائی "ثوخش"، "ثوخشَ"= غیور، باهمت ، "ثوخشه"، "ثوخشیشتَ، پهلوی "توخشیتن"،
هندی باستانی"تواکشس"= قوه، نیرو. ( حاشیه برهان چ معین ) .
تخشید یعنی بالا نشست، چه تخش بمعنی بالا و صدر مجلس هم آمده است. ( برهان ) . کسی که بالا نشست گویند تخشید. ( فرهنگ رشیدی ) .
|| آقای دکتر معین در مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ذیل کلمه "هوتخش" آرد: هوتخش مرکبست از دو جزء، جزء اول بمعنی خوب است و جزء دوم از توخشیتن ، تخشیدن بمعنی کوشیدن و ورزیدن است. هوتخش یعنی خوب ورزنده ، نیکو کوشنده و مراد از آن طبقه صنعتگر است. . . ( مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 408 ) .
و رجوع به تخشا و تخشائی ارتش شود. }