تیاس
لغت نامه دهخدا
تیاس. [ت َی ْ یا ] ( ع ص ) تکه بان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ممسک التیس و صاحبه. ( اقرب الموارد ).
تیاس. [ ت َی ْ یا ] ( اِخ ) لقب ولیدبن دینار است. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). رجوع ولیدبن دینار شود.
تیاس. [ ] ( اِخ ) موضعی است و درآن موضع لشکر بنوعمرو، با لشکر بنوسعد دچار شد و غالب آمد. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
تیاس ( عربی: التیاس و همچنین معروف به الصفا ) یک دهکده در بخش مرکزی سوریه و بخشی از استان حمص است و در شرق حمص و در میان بیابان سوریه قرار دارد. براساس سرشماری سال 2004 تیاس جمعیتی برابر 2, 564 نفر دارد. [ ۱]
همچنین تیاس نزدیک پایگاه نیروی هوایی سوریه با همین نام و معروف به T4 قرار دارد. در سال های 1970 تا 1980 این پایگاه در اختیار نیروی هوایی شوروی بوده است که از آنجا هواپیماهای شوروی برای نظارت ناوگان دریایی آمریکا در دریای مدیترانه به پرواز در می آمدند. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفهمچنین تیاس نزدیک پایگاه نیروی هوایی سوریه با همین نام و معروف به T4 قرار دارد. در سال های 1970 تا 1980 این پایگاه در اختیار نیروی هوایی شوروی بوده است که از آنجا هواپیماهای شوروی برای نظارت ناوگان دریایی آمریکا در دریای مدیترانه به پرواز در می آمدند. [ ۲]
wiki: تیاس
پیشنهاد کاربران
تیاس تو زبان بختیاری به�چشم هایش�معنی میشه!
مثلا وقتی میخوایم بگیم: چشاشو نیگا!
میگیم: بنگر و تیاس!
مثلا وقتی میخوایم بگیم: چشاشو نیگا!
میگیم: بنگر و تیاس!
تیاس اسم ساکایی است استوارقامت از دوکلمه تی واس که کلمه اول ترکی که صاف ایستادنه واس اسم مرده