تیاره

لغت نامه دهخدا

تیاره. [ رِ ] ( اِخ ) شهر و مرکز ولایتی است در الجزایر که دردامنه کوهی بهمین نام واقع است و 24800 تن سکنه دارد و یکی از مراکز فلاحتی این کشور است. ( از لاروس ).

فرهنگ فارسی

شهر و مرکز ولایتی است در الجزایر که در دامنه کوهی بهمین نام واقع است

دانشنامه آزاد فارسی

تیاره (پوشاک)
(یا: تیارا؛ تیار) نام یونانی کُلاه ایرانیانِ دورۀ ماد و هخامنشی. کلاهی باشلق مانند، بلند و نوک تیز، از جنس نمد، چرم، ابریشم، یا پارچه های لطیف بود و داخلش اغلب با پوست حیوانات کمیاب آستر می شد. همچنین، پوششی برای گردن (با محافظی بلند به سمت گردن)، گوش ها، گونه ها و چانه (با زبانه های بسیار بلندی در طرفین که در چانه یا دو سوی گردن گره می خورد) به شمار می رفت. تیاره کلاه ایرانیان اشراف بود. فقط شاهنشاه حق داشت تیارۀ خود را با نوکی ایستاده، که با قالب هایی از داخل افراشته نگه داشته می شد، بر سر بگذارد، در حالی که نوک کلاه های دیگران به عقب خمیده بود. گاه نواری، که به منزلۀ دیهیم بود، دور تیارۀ خود می بستند. ایرانیان سرشناس گرهی در دیهیم خود در جلوی تیاره می زدند. تیاره را با فشار بر سر می گذاشتند به گونه ای که یا در جلو سه برجستگی ایجاد کند یا در طرفین چین بخورد. گذاردن این کلاه در سراسر خاورمیانۀ امروزی رایج بود و موبدان و رهبران دینی نیز آن را بر سر می گذاشتند و از قلمرو تبت تا سرحدّات هلنی، با نام کلاه فریجی، با اندک تغییراتی در فرهنگ های رومی و اروپایی باقی ماند.

پیشنهاد کاربران

بپرس