تگ و تاب. [ ت َ گ ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از قرار و آرام. ( آنندراج ) : خسک ریخته بر گذر خواب رافراموش کرده تگ و تاب را.نظامی ( از آنندراج ).