تکوینی، پیدایشی، مربوط به تولید و وراثت، وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز
تکوینی، پیدایشی، مربوط به تولید و وراثت، وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه ی تکوینی احتمالا به زبان بابا طاهر به شکل" تا که وینی " تلفظ و بیان میشده به معنای: تا که به بینی!.
هرکدام از ما افراد انسانی بر خلاف بینش و باور بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، فقط از یک عشق و زندگی دنیوی برخوردار نمی باشیم که با مرگ بدن به پایان برسد و روحمان از تن به اصطلاح مادیمان قبض گردد و در کالبدی مثالی یا خیالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ برود یا صعود و معراج نماید و الا آخر. . . ، بلکه دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول و یا به بیانی دیگر به تعداد یکهفتم کلیه ی کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی ( یعنی اولین عشق و زندگی دنیوی روی پائین ترین پله و درجه تکاملی در نهایت سیر یکباره نزولی پس از وقوع اولین مهبانگ ) و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی ( یعنی آخرین عشق و زندگی دنیوی روی بالاترین پله و درجه تکاملی در نهایت سیر تدریجی صعودی قبل از وقوع آخرین مهبانگ و بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی، مبدئی، ازلی یا اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین ) بدون هیچگونه نیازی به رستاخیز یا برانگیخته شدن اموات یا مردگان از قبور یا گورها و بدون نیاز به حشر و تجمع آنها در یک صحرای خیالی - اوهامی تحت نام محشر و بدون نیاز آنها به حضور در دادگاه عدل الهی بر اساس حکمت های موسائی - تورائی؛ ایسائی - ایوانگلیئی ؛ محمّدی - قرآنی؛ زرتشتی - مزدیسنایی؛ هندوئی و بودائی - وِدائی و اوپانیشادی و غیر و غیره و اعم و ذالک.
... [مشاهده متن کامل]
این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در طی این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی و تا پاین آن، هربار پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م، 8m ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده خواهد شد.
لحظه ی جاودانه ی حال ( یعنی نوسانگر دو قطبی آفریده شده از زمان مطلق و بیزمانی مطلق بر رویهم هردو ابعاد خدای حقیقی و واقعی با کمیت های مساوی و ماهیت ها یا کیفیت های معکوس ) به عنوان عظیم ترین نیروی محرکه موجود در محتوای کیهان یا جهان ما را بهمراه موجودات دیگر روی یک مسیر دوار یا دایره ای شکل بسوی آینده سوق میدهد ( چه بخواهیم و چه نخواهیم ) و از آن سوی مسیر ما را به گذشته و تولد دوباره از مادر باز میگرداند. لذا روی این مسیر دایره ای شکل نه تنها بازگشتن به گذشته اماکن پذیر بلکه بطور مطلق اجباری، ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد و آنهم فقط با یک هدف ؛ یعنی تجربه و سپری نمودن مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی برتر از پیش.
اگر خواننده گرامی از من و خود پرسید که چرا این دنیا در طی این راه و سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی بین دو بهشت برین متوالی ، هربار پس از وقوع مهبانگ های هشتم در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود و نه پس از وقوع مهبانگ های دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم و یا هفتم ؟.
شاید مفید باشد بداند که پاسخ حقیقی این سوال نه در قرآن یافت میشود و نه در لابلای اوراق یا برگ های تفسیر های قطور و پرحجم و سنگین و چندین و چند کیلویی مفسرین برجسته ی آیات مربوط به سماوات سبع و الارض و فی بینهما.
به قول حکیم عمر خیام البته با اندکی تغییر:
در دایره ای که میدان آمدن ها و رفتن ها و باز گشتن های فراوان و متوالی ماست/ او را هم بدایت یا اول و هم نهایت یا آخر هر بار در پایان هر دور هردو بهشت های برین متوالی هاست/.
آفرینش تکوینی برای اولین بار یکبار برای جاودانگی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین اتفاق افتاده یا روی داده و تصویر زنده یا فیلم مستند کلی و جزئیاتی آن در خاطره مطلق و بیکران خدای حقیقی و واقعی طوری ثبت و ضبط گردیده که هیچگاه کوچکترین خلل و لعزش و لرزشی در آن راه نخواد یافت و هرگز یک نقطه از آن پاک نخواهد گردید و در لحظه جاودانه حال و در پشت پرده ی صخیم و نفوذ ناپذیر این دنیای فیزیکی یعنی در بخش وسیع متافیزیکی آن موجود است و خارج از تیر رس برد شعاع حواس پنجگانه غیر مسلح و مسلح ( تلسکوپی و میکروسکپی ) انسان قرار دارد و به کمک تجربه غیر قابل شناخت میباشد.
هرکدام از ما افراد انسانی بر خلاف بینش و باور بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، فقط از یک عشق و زندگی دنیوی برخوردار نمی باشیم که با مرگ بدن به پایان برسد و روحمان از تن به اصطلاح مادیمان قبض گردد و در کالبدی مثالی یا خیالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ برود یا صعود و معراج نماید و الا آخر. . . ، بلکه دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول و یا به بیانی دیگر به تعداد یکهفتم کلیه ی کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی ( یعنی اولین عشق و زندگی دنیوی روی پائین ترین پله و درجه تکاملی در نهایت سیر یکباره نزولی پس از وقوع اولین مهبانگ ) و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی ( یعنی آخرین عشق و زندگی دنیوی روی بالاترین پله و درجه تکاملی در نهایت سیر تدریجی صعودی قبل از وقوع آخرین مهبانگ و بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی، مبدئی، ازلی یا اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین ) بدون هیچگونه نیازی به رستاخیز یا برانگیخته شدن اموات یا مردگان از قبور یا گورها و بدون نیاز به حشر و تجمع آنها در یک صحرای خیالی - اوهامی تحت نام محشر و بدون نیاز آنها به حضور در دادگاه عدل الهی بر اساس حکمت های موسائی - تورائی؛ ایسائی - ایوانگلیئی ؛ محمّدی - قرآنی؛ زرتشتی - مزدیسنایی؛ هندوئی و بودائی - وِدائی و اوپانیشادی و غیر و غیره و اعم و ذالک.
... [مشاهده متن کامل]
این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در طی این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی و تا پاین آن، هربار پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م، 8m ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده خواهد شد.
لحظه ی جاودانه ی حال ( یعنی نوسانگر دو قطبی آفریده شده از زمان مطلق و بیزمانی مطلق بر رویهم هردو ابعاد خدای حقیقی و واقعی با کمیت های مساوی و ماهیت ها یا کیفیت های معکوس ) به عنوان عظیم ترین نیروی محرکه موجود در محتوای کیهان یا جهان ما را بهمراه موجودات دیگر روی یک مسیر دوار یا دایره ای شکل بسوی آینده سوق میدهد ( چه بخواهیم و چه نخواهیم ) و از آن سوی مسیر ما را به گذشته و تولد دوباره از مادر باز میگرداند. لذا روی این مسیر دایره ای شکل نه تنها بازگشتن به گذشته اماکن پذیر بلکه بطور مطلق اجباری، ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد و آنهم فقط با یک هدف ؛ یعنی تجربه و سپری نمودن مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی برتر از پیش.
اگر خواننده گرامی از من و خود پرسید که چرا این دنیا در طی این راه و سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی بین دو بهشت برین متوالی ، هربار پس از وقوع مهبانگ های هشتم در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود و نه پس از وقوع مهبانگ های دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم و یا هفتم ؟.
شاید مفید باشد بداند که پاسخ حقیقی این سوال نه در قرآن یافت میشود و نه در لابلای اوراق یا برگ های تفسیر های قطور و پرحجم و سنگین و چندین و چند کیلویی مفسرین برجسته ی آیات مربوط به سماوات سبع و الارض و فی بینهما.
به قول حکیم عمر خیام البته با اندکی تغییر:
در دایره ای که میدان آمدن ها و رفتن ها و باز گشتن های فراوان و متوالی ماست/ او را هم بدایت یا اول و هم نهایت یا آخر هر بار در پایان هر دور هردو بهشت های برین متوالی هاست/.
آفرینش تکوینی برای اولین بار یکبار برای جاودانگی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین اتفاق افتاده یا روی داده و تصویر زنده یا فیلم مستند کلی و جزئیاتی آن در خاطره مطلق و بیکران خدای حقیقی و واقعی طوری ثبت و ضبط گردیده که هیچگاه کوچکترین خلل و لعزش و لرزشی در آن راه نخواد یافت و هرگز یک نقطه از آن پاک نخواهد گردید و در لحظه جاودانه حال و در پشت پرده ی صخیم و نفوذ ناپذیر این دنیای فیزیکی یعنی در بخش وسیع متافیزیکی آن موجود است و خارج از تیر رس برد شعاع حواس پنجگانه غیر مسلح و مسلح ( تلسکوپی و میکروسکپی ) انسان قرار دارد و به کمک تجربه غیر قابل شناخت میباشد.
رشد و نمو
واژه تکوین برگرفته ازمعنای قرآنی "کن فیکون"به معنای "موجودباش"می باشدیعنی جهانی که ازقبل وجودداشته ومستقل ازخواست واراده انسان است مثل جهان طبیعی ومافوق طبیعی.
تکوینی=معیاری
تکوین یعنی غیر اکتسابی، فطری، مانند شیر خوردن نوزاد؛
وقتی حضرت موسی ( ع ) پیش فرعون رفت، فرعون از او سوال کرد خدای تو کیست؟ حضرت موسی فرمود: �رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ�؛[۲] �پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است. �
... [مشاهده متن کامل]
وقتی حضرت موسی ( ع ) پیش فرعون رفت، فرعون از او سوال کرد خدای تو کیست؟ حضرت موسی فرمود: �رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ�؛[۲] �پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است. �
... [مشاهده متن کامل]
تکوینی درجهت مخالف اکتساب است به معنای چیزی ک انسان در شکل گیری ان دخالت ندارد ( مثل جهان طبیعت )
تکوینی یعنی چیزی که قبلا بوده انسان بوجود نیاوره مثلا جهان طبیعی و اعضای بدن ما مغز کلیع و. .
علم تکوینی که حضرت خضر داشت علم تکوینی به معنای علمی است که در زمانه رخ دهد
تکوینی یعنی چیز که دست ساخت انسان نیست چیز از قبل بود برای فهمیدن دقیق تر به کتاب ( جامعه انسانی ۱۱ ) مراجع کنید کمک بیشتر می کنه
تکوین به معنای ایجاد و پیداشدن است و منظور از جهان تکوینی همان جهان طبیعت است، که از قبل ایجاد شده است.
جهان تکوینی یعنی جهان طبیعی جهانی که قبل انسان وجود داشته و مستقل از خواست و اراده ما ادم ها است و پیامدش حتمی و قطعی است
بوجود آمدن
ذاتی، فطری
فطری
تکوینی:آنچه در حقیقت وذات هر وجودی توسط خالق هستی یعنی خداوند، نهاده شده. درونمایه هر وجودی که از ابتدای خلقتش با اوست. موجود در کسب آن نقشی ندارد.
تکوینی مخالف اکتسابی است. یعنی چیزهایی که در انسان وجود دارد و انسان نمی تواند آن ها را بدست آورد بلکه در ذات او معین شده است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)