تکنیف. [ ت َ ]( ع مص ) گرد چیزی درآمدن. ( تاج المصادر بیهقی ). احاطه کردن و فراز گرفتن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). احاطه کردن. ( از اقرب الموارد ).