تکمی. [ ت َ ک َم ْ می ] ( ع مص ) پوشیده شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). || پنهان شدن در سلاح. ( زوزنی ). || پوشیده و پنهان داشتن و تازه کردن پیمان را. || فراگرفتن فتنه همه را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) || آهنگ کردن فلان ، فلان را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تکمی العسکر. ( مجهولاً ) کشته شدن دلاوران لشکر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).