تکشیف

لغت نامه دهخدا

تکشیف. [ ت َ ] ( ع مص ) آشکارا کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || برهنه نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || اکراه کردن کسی را به اظهار امری. ( از اقرب الموارد ). به ستم برهنه و آشکارا کنانیدن ، یقال : کشفته ُ عن کذا؛ ای اکرهته ُ علی اظهاره. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس