تکریم
/takrim/
مترادف تکریم: احترام، اعظام، اکرام، بزرگ داشت، تجلیل، تعظیم، توقیر، حرمت، سپاس داری، کرنش، مدح ، گرامی داشتن، اکرام کردن
متضاد تکریم: تحقیر
برابر پارسی: بزرگداشت، ارجمندشمردن، گرامی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) گرامی داشتن گرامی کردن بزرگوار شمردن . ۲ -( اسم ) گرامی داشت . جمع : تکریمات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
تبجیل یا ستایش، یا ستایش از قدیسین، عملی است که در آن یک قدیس روحانیت و قداستش به رسمیت شمرده می شود. [ ۱] ستاییدن قدیسین را همه دین های بزرگ از جمله مسیحیت، یهودیت، [ ۲] آیین هندو، [ ۳] اسلام، [ ۴] و بودیسم[ ۱] [ ۳] انجام می دهند.
در مسیحیت، ستاییدن در مذاهبی مانند کلیسای ارتدکس شرقی از کلیسای کاتولیک روم و کلیساهای کاتولیک شرقی انجام می شود که همه آنها دارای انواع مختلفی از تقدیس یا تجلیل هستند. در کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس، تبجیل به این صورت نشان داده می شود که فرد به طور احترام آمیزی تعظیم می کند یا با دستش شکل صلیب را تمثال، یادگار مقدس یا مجسمه یک قدیس نگه می دارد یا به زیارت یکی از مکان هایی که به یک قدیس مربوط است می رود، که به صورت پیاده روی ای طولانی است. در کل این عمل در پروتستان انجام نمی شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر مسیحیت، ستاییدن در مذاهبی مانند کلیسای ارتدکس شرقی از کلیسای کاتولیک روم و کلیساهای کاتولیک شرقی انجام می شود که همه آنها دارای انواع مختلفی از تقدیس یا تجلیل هستند. در کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس، تبجیل به این صورت نشان داده می شود که فرد به طور احترام آمیزی تعظیم می کند یا با دستش شکل صلیب را تمثال، یادگار مقدس یا مجسمه یک قدیس نگه می دارد یا به زیارت یکی از مکان هایی که به یک قدیس مربوط است می رود، که به صورت پیاده روی ای طولانی است. در کل این عمل در پروتستان انجام نمی شود.
wiki: تکریم
مترادف ها
خراج، احترام، تکریم، باج
ستایش، نیایش، تقدیس، تکریم
نسبت، رابطه، احترام، عزت، تکریم، حیثیت، رجوع، حرمت، حیث، بزرگداشت
تجلیل، تمجید، تکریم
تجلیل، تکریم، درشت نمایی، بزرگ سازی
احترام، تکریم، حرمت
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تکریم ( برای زنده ) : قدردانی یا رفتاری ارجمندانه ( احترام آمیز ) و اخلاقی گاهی همراه با دادن پاداش مادی ( پول، کالا، مدال ) یا معنوی ( مدرک افتخاری، لوح تقدیر، نمره ) یا جایگاهی بالاتر ( درجه، رتبه ) یا امتیازی در نکوداشت کسی متناسب با جایگاه اجتماعی وی به خاطر درستکاری، شایستگی، شجاعت، شرافت و یا کاری برجسته هماهنگ با هنجارهای اجتماعی که او را از دیگران ممتاز کرده است برای مهم نشان دادن وی و تشویق او به ادامه ی راهش و تشویق دیگران برای به مانند او شدن.
... [مشاهده متن کامل]
برای مرده: برگزاری آیین یا تبلیغ رسانه ای درخور جایگاه اجتماعی کسی که درگذشته با یادآوری کارهای برجسته و شخصیت او. ( https://www. cnrtl. fr/definition/honneur )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
خشراب xeŝrāb ( سغدی: xeŝtravi )
زیوا ( مانوی )
... [مشاهده متن کامل]
برای مرده: برگزاری آیین یا تبلیغ رسانه ای درخور جایگاه اجتماعی کسی که درگذشته با یادآوری کارهای برجسته و شخصیت او. ( https://www. cnrtl. fr/definition/honneur )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
خشراب xeŝrāb ( سغدی: xeŝtravi )
زیوا ( مانوی )
کَرَم: ارزش
پس:
تکریم=> ارزشمند پنداشتن
پس:
تکریم=> ارزشمند پنداشتن
واژه تکریم
معادل ابجد 670
تعداد حروف 5
تلفظ takrim
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . )
آواشناسی takrim
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
معادل ابجد 670
تعداد حروف 5
تلفظ takrim
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . )
آواشناسی takrim
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
بزرگداشت، تجلیل، مدح
Honoring, respect, reverence
🇮🇷 واژه ی برنهاده: بزرگوارداشت 🇮🇷
گرامش
یعنی به کسی که احترام شده
متضاد= شامل توهین یا تحقیر
متضاد= شامل توهین یا تحقیر
والا دانستن
اکرام
احترام گذاشتن
معزز دانستن
اکرام
احترام گذاشتن
معزز دانستن
گرامی داشت
بزرگداشت
پاسداشت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)