تکرر

/takarror/

معنی انگلیسی:
frequency, repetition, being repeated

لغت نامه دهخدا

تکرر. [ ت َ ک َرْ رُ ] ( ع مص ) مکرر شدن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). مکرر گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || دودله شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱ -( مصدر ) دوباره شدن چند بار انجام یافتن عملی . ۲ - بازگو شدن . ۳ - گردانیده شدن . ۴ - ( اسم ) دوبارگی چند بارگی . جمع : تکررات .

فرهنگ معین

(تَ کَ رُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) دوباره شدن .

فرهنگ عمید

۱. مکرر شدن، دوباره شدن، دوباره صورت گرفتن کاری.
۲. [قدیمی] دودله شدن.

پیشنهاد کاربران

بپرس