تکرار کردن


برابر پارسی: واگردانیدن، واگردانی، چندبارگی کردن

معنی انگلیسی:
double, duplicate, echo, reduplicate, rehash, reiterate, renew, repeat, replicate, restate, parrot, to repeat

لغت نامه دهخدا

تکرار کردن. [ ت َ / ت ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دوباره و مکرر کردن و دوباره و مکرر گفتن و اعاده کردن. ( ناظم الاطباء ) :
همه جهان پدرش را ستوده اند و پدر
چو من ستایش او را همی کند تکرار.
فرخی.
اگر سالی بر سر جمعی سخن گفتی تکرار کلام نکردی. ( گلستان ).
هرگز فرامشت نشود دفتر خلاف
با دوستان چنین که تو تکرار می کنی.
سعدی.
آنها که خوانده ام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار می کنم.
سعدی.
فقیر گرسنه تکرار چون تواند کرد
مگر بروز گدائی کند، به شب تکرار.
سعدی.
رجوع به تکرار و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - دوباره کردن عملی را دو یا چند بارانجام دادن . ۲ - دوباره گفتن چند بار گفتن یک مطلب .

مترادف ها

reiterate (فعل)
تصریح کردن، تکرار کردن، عادتا تکرار کردن

repeat (فعل)
تکرار کردن، باز گو کردن، دوباره گفتن، دوباره ساختن، باز گفتن، تکرار شدن، دوباره انجام دادن

replicate (فعل)
بر گرداندن، تکرار کردن، جور ساختن، تا زدن

reduplicate (فعل)
دو برابر کردن، تکرار کردن

rehearse (فعل)
گفتن، تمرین کردن، تکرار کردن

frequent (فعل)
تکرار کردن، رفت و آمد زیاد کردن در

iterate (فعل)
تکرار کردن، باز گو کردن، دوباره گفتن

ingeminate (فعل)
تکرار کردن، تکرار و تاکید کردن، مکرر کردن، باز گو کردن

renew (فعل)
تکرار کردن، تجدید کردن، نو کردن، بازنو کردن

فارسی به عربی

تدرب علیه , جدد , متکرر

پیشنهاد کاربران

دوباره کاری
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_repeat به معنای تکرار کردن؛ باز رُخ دادن؛ دوباره انجام دادن؛ و جُزین
ا↙️
#وابتیدن ( vābatidan ) 👈 وا ( پیشوندِ تکرار ) بَت ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ ava - ftāta به معنای افتادن ( اتفاق افتادن ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
...
[مشاهده متن کامل]

▪️مثال:
۱ - آنچه را به او گفتم رفت و به خانواده اش وابَتید ( تکرار کرد، ) و آبرویم را بُرد.
۲ - فرنوش ناچار بود آن دوره ی آموزشی را وابَتَد ( تکرار کند، ) زیرا غیبت هایش بیش از پنج روز بودند.
۳ - هشت پزشک جداگانه آزمایش ها را وابَتیدند ( تکرار کردند ) تا از درستیِ نتایجِ آزمایش ها اطمینان یابند.
۴ - آیا ما محکومیم که اشتباه های گذشته را بارها و بارها وابَتیم ( تکرار کنیم؟ )
🔺توجه:
🔹 #repetition تکرار، بازانجام
or: #repeat
🔹 #وابت ( وابَت )
یا: #وابتمان ( وابَتمان )
یا: #وابتش ( وابتِش )
یا: #وابتار ( وابَتار —> بهره گیری از پسوندِ - - ار بر سرِ ستاکِ حال نوعی بدعت ( نوآوری ) در فارسی به شمار می آید، ولی نگارنده برآن است که از همین جا می تواند آغاز شود. )
▪️مثال:
۱ - این روزها تلویزیون هیچ چیز نشان نمی دهد جز وابَتارِ ( تکرارِ ) برنامه های پیشین.
۲ - ما می خواهیم از وابَتِ ( تکرارِ ) آتش سوزی های پارسال در جنگل های زاگرس پیشگیری کنیم.
🔸 #repeater
🔸 #وابت گر ( وابَت گر )
▪️مثال:
یک وابَت گَر ( تکرار کننده ) در دستگاه کار گذاشته بودند تا داده ها را بگیرد و بی کم وکاست بازپخش کند.
🔹 #repeated تکرارشده
🔹 #وابتیده ( وابَتیده )
یا: #وابتان ( وابَتان )
▪️مثال:
این کوشش های وابَتان ( وابَتیده ، تکراری ) برای انجامِ آنچه ناممکن است چیزی جز وقت کشی نیست. راه های دیگری را بیازمایید.
🔸 #repeatedly مکرراً
🔸 #وابتانه ( وابَتانه )
▪️مثال:
او وابَتانه ( مکرراً ) می گفت که شبِ گذشته آنجا نبوده است، درحالی که کیف دستی اش را آنجا پیدا کرده بودند.
🔹 #repeatable قابلِ تکرار
🔹 #وابتیدنی ( وابَتیدنی )
یا: #وابت شوا ( وابَت شَوا )
یا: #وابت پذیری ( وابَت پذیر )
▪️مثال:
آن کار شیوه بسیار سریع، بی زیان و به سادگی وابَت شوا ( وابَتیدنی ، قابلِ تکرار ) بود.
🔸 #repeatability قابلیتِ تکرار
🔸 #وابت شوایی ( وابَت شوایی )
یا: #وابت پذیری ( وابَت پذیری )
▪️مثال:
وابَت شَوایی ( وابَت پذیری ، قابلیتِ تکرار ) یکی از مهم ترین را ه های اثباتِ یک آزمایش ذر سپهرِ دانش است.
🔹 #unrepeatable
🔹 #وابت نشوا ( وابَت نَشَوا )
یا: #وابت ناپذیر ( وابَت ناپذیر )
▪️مثال:
سرایشِ حماسه ای همچون شاهنامه کاری است وابَت نَشَوا ( وابَت ناپذیر ، غیرِقابلِ تکرار. )
🔸 #repetend رقم یا رقم های تکراری در اعشاری، آوا یا واژه ی تکراری
🔸 #وابته ( وابَته )
🔹 #repetitive تکراری
🔹 #وابتا ( وابَتا )
▪️مثال:
کارگرانی که کارهای وابَتا ( تکراری ) انجام می دهند رفته رفته به نوعی شیء شدگی و آنیرِش ( #alienation ) دچار می شوند.
🔸 #repetitiveness تکراری بودگی
🔸 #وابتایی ( وابَتایی )
🔹 #repetitious
🔹 #وابتین ( وابَتین )
▪️مثال:
فیلم پس از یک ساعت کمی وابَتین ( تکراری ) و خسته کننده شد.
🔸 #repetitiousness تکراری بودگی
🔸 #وابتینگی ( وابَتینِگی )
🔹 #repetitiously
🔹 #وابتین وار ( وابَتین وار )
🔸 #repetitional تکراری
🔸 #وابتی ( وابَتی )
🔹 هم ریشه های دیگرِ #وابتیدن ، #وابت ، #وابتین و #وابتا در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 سقوط کردن ➖ ava - pat
فارسی باستان 👈 پریدن، افتادن ➖ - pat
فارسی میانه 👈 افتادن ➖ ōbastan
فارسی میانه ترفانی 👈 افتاده ➖ wbyst�
پارتی 👈 افتادن ➖ fra - pat
سغدی 👈 افتادن ➖ wpt�
سکایی 👈 افتادن ➖ - pat
فارسی 👈 افتادن
آسی 👈 افتادن ➖ �ftawyn
بختیاری 👈 افتادن 👈 vastan
سانسکریت 👈 افتادن ➖ - pat
یونانی 👈 افتادن ➖ piptein
لاتینی 👈 کوشیدن، شتافتن ➖ petere
انگلیسی 👈 تکرار کردن ➖ to repeat
پورواهندواروپایی 👈 شتافتن، پریدن ➖ - pet
🔺 نکته:
برای رفعِ برخی هم سانی ها میانِ بعضی از مشتق های این فعل و واژه های دیگر می توان دیسه ی فعل را از وابَتیدن به "بازبَتیدن" تغییر داد، اگرچه نگارنده بر آن است که به رغمِ ایرادهای جزئی وابَتیدن فعلِ برتر برای مفهومِ تکرار است.
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگ ِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی

🇮🇷 همتای پارسی: بازکردن 🇮🇷
یا دوباره کردن
میشه Repe�t
reprise=

بپرس