تکحیل دادن. [ ت َ دَ ]( مص ) سرمه دادن. سرمه در چشم کردن و مجازاً روشنی دادن : بمقر ملک و دولت بازرسید و دیده را به جمال مبارک پدر تکحیل داد. ( سندبادنامه ص 145 ). بعداز ده روز پیش تخت پدر رسید و دیده را به خاک بارگاه او تکحیل داد. ( سندبادنامه ). رجوع به تکحیل شود.