تکثیر
/taksir/
مترادف تکثیر: ازدیاد، افزایش ، ازدیاد یافتن، افزایش یافتن، افزون کردن
متضاد تکثیر: تقلیل، کاهش یافتن، کم شدن
برابر پارسی: بسیار کردن، افزونی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بسیار کردن افزودن . جمع : تکثیرات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
{propagation} [زیست شناسی] ازدیاد گیاهان از راه های گوناگون از جمله بذرافشانی و قلمه زنی و پیوند و خوابانیدن
مترادف ها
فزونی، افزایش، اضافه، ترقی، توسعه، رشد، تکثیر
ترویج، پخش، انتشار، رواج، گسترش، تکثیر، تبلیغ، پراکنی، پخش رقم نقلی
هم اوری، تولید مثل، تکثیر، فرااوری، فرااورده، توالد و تناسل
افزایش، ضرب، تکثیر، بس شماری
نسخه برداری، تکرار، تکثیر، دو نسخه نویسی
تکثیر، ازدیاد
تکثیر، جوانه زنی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
افزایش، افزودن،
بیشسازی، بیش سازی،
گرته گیری، گرته برداری ( رونوشت یا کپی گرفتن )
بیشسازی، بیش سازی،
گرته گیری، گرته برداری ( رونوشت یا کپی گرفتن )
تکثیر:افزایه.
افزنده
تکثیر : بوجود آوردن تعداد زیادی از یک چیز که دقیقاً مثل آن است مانند تکثیر عکس ، تکثیر چاپ
فزانش - فزایش
زیادش
زادگیری
یعنی زیاد شدن یا افزایش دادن چیزی
تکثیر یعنی افزایش یافتن
فزونش ، بسش : از بن بسیدن .
فزونگرایی = تکثر
فزونگرایی = تکثر
شمارافزایی، زادافزایی
فزونسازی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)