( تکثئة ) تکثئة. [ت َ ث ِ ءَ ] ( ع مص ) در همه معانی کث ء. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بر سر برآمدن شیر، و آب خالص در تحت آن ماندن. || کفک برآوردن دیگ. || کفک از دیگ برگرفتن. || روییدن گیاه یا سطبر و درشت گردیدن و دراز شدن و انبوه گردیدن و درپیچیدن. || دراز و بسیار گردیدن ریش. || رستن موی و پشم و شتر. ( آنندراج ). و به همه معانی رجوع به کث ء شود. || سرشیر خوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || سرهای علف خوردن ستور. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).