تکبب

لغت نامه دهخدا

تکبب. [ ت َ ک َب ْ ب ُ ] ( ع مص ) برافتادن شتران از بیماری یا از لاغری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ترنجیده و منقبض گردیدن مرد از بیماری یا سردی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پیچیدن در جامه خود. ( از اقرب الموارد ). || برهم نشستن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). بسته شدن ریگ و تو بر تونشستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تلبدریگ و شجر. ( از اقرب الموارد ). رجوع به تلبد شود.

فرهنگ فارسی

برافتادن شتران از بیماری یا از لاغری

پیشنهاد کاربران

بپرس