تک و پوی زدن. [ ت َ ک ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) تلاش کردن. جهد کردن. به هر دری زدن. بهر سوی روی آوردن : در طرف خراسان و عراق هنوز آتش فتنه و آشوب تسکین نیافته بود وسلطان جلال الدین تک و پوی می زد. ( جهانگشای جوینی ).