تک و دو. [ ت َ ک ُ دَ / دُو ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) تک و پوی. تکاپوی. تلاش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : آسیا را چه ذخیره ست ز چندین تک و دو.
ظهیر.
رجوع به تک و ترکیبهای آن و دو شود.
فرهنگ فارسی
تک و پوی تکاپوی
واژه نامه بختیاریکا
( تَک و دَو * ) دویدن؛ تلاش؛ تکاپو
پیشنهاد کاربران
تک و تو : تک و دو [ tak - o –tow/ …dow ] ، فعالیت ، جنب و جوش ، تحرّک ( ( کراواتی که به کمرم بسته بودم من را از تک و دو انداخت ) ) مرگ بی وسایل ، 100 ) ( ( در این موسم [ = بهار ] همه ی جانوران مست می شوند و به تک و دو می افتند . ) ) ( سه قطره خون ، 19 ) ( فرهنگ عامیانه فارسی ، ابوالحسن نجفی )