تک زدن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
به معنای - حمله - هم به کارمیرفته من یادم هست.
تک زدن: [اصطلاح مداحی ] اصطلاحی ست در سینه زنی، که در آن حرکات دست ها به هنگام سینه زدن، آرام و با فاصله است.
کش رفتن، دستبرد زدن، دزدیدن / مثال: این هم بماند که بچه ها وقت و بی وقت به آن داروها تک می زدند. برگرفته از کتاب حکایت زمستان، سعید عاکف صفحه 124