تچان (روان شناسی). تَچان، تجربه اوج، غرقگی یا شیفتگی ( به انگلیسی: Flow ) در روان شناسی، حالت ذهنی ویژه ای هنگام انجام یک کنش است که در آن کنشگر طوری روی یک کار متمرکز شود که در حس پایبندی کامل به آن کار و خشنودیِ فرایند انجام کار غوطه ور بشود. به سخن ساده تر، تچان وضعیتی است که کسی آن قدر در آنچه سرگرم انجام آن است، غرق شود که زمان و مکان پیرامونش را هم حس نکند.
فلو یا غرقگی پدیده احساس رضایت عمیق ناشی از درگیر شدن کامل در فعالیتی است که هم چالش برانگیز است و هم رضایت بخش غرقگی جریانی هدفمند است که شامل تمرکز شدید روی یک کار است و از حس پیشرفت پشتیبانی می کند. [ ۲]
این مفهوم برای نخستین بار در سال ۱۹۷۵ از سوی میهای چیکسنتمیهایی نام گذاری شد. گرچه از هزاران سال پیش با اسامی دیگری مطرح گشته بود، به ویژه در ادیان آسیای شرق همچون بودائیسم. این مفهوم روان شناسی مثبت گرا به گونه ای گسترده در زمینه ها و حوزه های دیگر دانش نیز بکارگرفته شده است. [ ۳]
از دیدگاه سیژنتمیهالی، تچان سراسر بر مفهوم انگیزش پایه ریزی شده است.
هنگامی که سیژنتمیهالی در پژوهش خود دربارهٔ چگونگی کار نقاشان مطالعه می کرد دریافت که آنها تا زمانی که بر روی نقاشی خود متمرکز بودند بی پروا به هر عامل دیگری مانند خستگی، گرسنگی یا ناخوشی بودند. آنها تنها طرح می کشیدند و بر پی گرفتن کار خود متمرکز بودند. اما هنگامی که کار را انجام می دادند آن دلبستگی و تمرکز را از دست می دادند. او نتیجه گرفت که برای این نقاشان نتیجه کار چندان مهم نبود بلکه سرشت کاری که سرگرم انجامش بودند برایشان اهمیت داشت. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففلو یا غرقگی پدیده احساس رضایت عمیق ناشی از درگیر شدن کامل در فعالیتی است که هم چالش برانگیز است و هم رضایت بخش غرقگی جریانی هدفمند است که شامل تمرکز شدید روی یک کار است و از حس پیشرفت پشتیبانی می کند. [ ۲]
این مفهوم برای نخستین بار در سال ۱۹۷۵ از سوی میهای چیکسنتمیهایی نام گذاری شد. گرچه از هزاران سال پیش با اسامی دیگری مطرح گشته بود، به ویژه در ادیان آسیای شرق همچون بودائیسم. این مفهوم روان شناسی مثبت گرا به گونه ای گسترده در زمینه ها و حوزه های دیگر دانش نیز بکارگرفته شده است. [ ۳]
از دیدگاه سیژنتمیهالی، تچان سراسر بر مفهوم انگیزش پایه ریزی شده است.
هنگامی که سیژنتمیهالی در پژوهش خود دربارهٔ چگونگی کار نقاشان مطالعه می کرد دریافت که آنها تا زمانی که بر روی نقاشی خود متمرکز بودند بی پروا به هر عامل دیگری مانند خستگی، گرسنگی یا ناخوشی بودند. آنها تنها طرح می کشیدند و بر پی گرفتن کار خود متمرکز بودند. اما هنگامی که کار را انجام می دادند آن دلبستگی و تمرکز را از دست می دادند. او نتیجه گرفت که برای این نقاشان نتیجه کار چندان مهم نبود بلکه سرشت کاری که سرگرم انجامش بودند برایشان اهمیت داشت. [ ۴]
wiki: تچان (روان شناسی)