تپنگ
لغت نامه دهخدا
تپنگ. [ ت ُ ن َ ] ( اِ ) قالبی که زرگران و صفاران چیزها در آن ریزند و به این معنی به تقدیم نون بر حرف ثانی هم آمده است. ( برهان ). رجوع به تنپگ شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
در آغاز " تپنگ " بود و عرب زدگان چون در نوشتار تازی، ( پ ) رابه
( ف ) برگر داندن . ازاین گونه واژه های پارسی بسیاری داریم مانند
گوسپندوگوسفند!، پیل وفیل!، تپش وطپش!، و. . .
( ف ) برگر داندن . ازاین گونه واژه های پارسی بسیاری داریم مانند
گوسپندوگوسفند!، پیل وفیل!، تپش وطپش!، و. . .