لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
گوشتالو، پر اب و تاب، تپل، گلوله وار
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
واژه ی تپل از ریشه ی واژه ی تپیدن فارسی هست
![تپل](//img.abadis.ir/comments/words/تپل/070275.webp)
![تپل](//img.abadis.ir/comments/words/تپل/004190.webp)
![تپل](//img.abadis.ir/comments/words/تپل/060490.webp)
![تپل](//img.abadis.ir/comments/words/تپل/050465.webp)
![تپل](//img.abadis.ir/comments/words/تپل/067518.webp)
واژه ی تپل از ریشه ی واژه ی تپیدن فارسی هست
![تپل](http://img.abadis.ir/comments/words/تپل/070275.webp)
![تپل](http://img.abadis.ir/comments/words/تپل/004190.webp)
![تپل](http://img.abadis.ir/comments/words/تپل/060490.webp)
![تپل](http://img.abadis.ir/comments/words/تپل/050465.webp)
![تپل](http://img.abadis.ir/comments/words/تپل/067518.webp)
تپل کلمه ای تورکی است که از دو جزو توپ به معنی گرد و اول به معنی باش گرفته شده است و با هم به معنی گرد مانند است وچون هنگام چاق شدن بدن گرد می شود به خاطر همین به چاق تپل می گویند
تپل بِه گمانم دگرگون شده "توپر" است که کاربر گرامی "فراز پارسی" نیز فرمودند.
بِدرود!
بِدرود!
درشت جثه
تپل. یک کلمه ی تورکی است. توپول. توپولو ( بر وزن کوچولو )
Pudgy تپل . کمی چاق
Buxomتپل گوشتالو
گوشت پر
عزیز
خوش اندام
عزیز
خوش اندام
توپر