تپ تپ خمیر
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه آزاد فارسی
تَپْ تَپِ خمیر
(یا: تاپْ تاپِ خمیر) از تنبیهات بسیار رایج در بازی های گروهی کودکانه. این تنبیه، که اجرایِ آن خود بخشی از بازی است، آیینی ترین تنبیه در بازی های کودکانه است. فردِ سوخته سرِ خود را بر دامانِِ اوستا می گذارد. شاگردان دیگر همگام با ضربِ کفِ دست بر پشتِ او، می خوانند: «تَپ تپِ خمیرـ شیشه پُر پنیرـ پردۀ حصیرـ توتک فطیرـ دَسّ کی بالا؟» فردِ سوخته باید تشخیص دهد که اوستا به چه کسی اشاره کرده که دستِ خود را بالا ببرد. اگر تشخیص اش درست باشد، می رهد؛ اما اگر نتواند نامِ صاحبِ دست بالا رفته را بگوید، اوستا با خواندنِ این قصه گونه مراسم را از نو تکرار می کند: «رفتیم درِ دُکونِ قصابی، دیدیم زنبورا رو لشِ گوسفندا نشستن و همه با هم می گن جیلیزّوویلیزّ، جیلیزّوویلیزّ...».
(یا: تاپْ تاپِ خمیر) از تنبیهات بسیار رایج در بازی های گروهی کودکانه. این تنبیه، که اجرایِ آن خود بخشی از بازی است، آیینی ترین تنبیه در بازی های کودکانه است. فردِ سوخته سرِ خود را بر دامانِِ اوستا می گذارد. شاگردان دیگر همگام با ضربِ کفِ دست بر پشتِ او، می خوانند: «تَپ تپِ خمیرـ شیشه پُر پنیرـ پردۀ حصیرـ توتک فطیرـ دَسّ کی بالا؟» فردِ سوخته باید تشخیص دهد که اوستا به چه کسی اشاره کرده که دستِ خود را بالا ببرد. اگر تشخیص اش درست باشد، می رهد؛ اما اگر نتواند نامِ صاحبِ دست بالا رفته را بگوید، اوستا با خواندنِ این قصه گونه مراسم را از نو تکرار می کند: «رفتیم درِ دُکونِ قصابی، دیدیم زنبورا رو لشِ گوسفندا نشستن و همه با هم می گن جیلیزّوویلیزّ، جیلیزّوویلیزّ...».
wikijoo: تپ_تپ_خمیر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید