توگویی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
می نماید که ؛ گویا. گوئی. پنداری. چنین به نظر میرسد :
می نماید که سر عربده دارد چشمت
مست خوابش نبرد تا نکند آزاری.
سعدی.
می نماید که سر عربده دارد چشمت
مست خوابش نبرد تا نکند آزاری.
سعدی.
توگویی:پنداری.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۲۳ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۲۳ ) .
تصور - پندار
تصور. پندار
خانم زینب، مازندرانی زبان نیست، بلکه گویشی از گویش های زبان فارسی هست، همچنین تو گویی در تلفظ مازندرانی با حرف ُ بیان میشود و نه با حرف او!
به زبان مازندرانی تو گویی یعنی تو گاوی