چشم، دسته ی مو
در لری بویراحمدی
﴿توک - tuk﴾ به معنای سرشیر و خامه هست
سلام و درود.
در گویش لری و لکی توک یا بهتر بگم تؤک به چشم گفته میشه و چون در جمله معانی مختلفی پیدا میکنه، باید باتوجه به جمله معنیش کرد!
مثلا اگر بگه که : تؤکی تَر کِردی ، یعنی چشمش را تر کرد.
... [مشاهده متن کامل]
یا اینکه بگه تؤک تَل، یعنی گوشت تلخ مثلا میگه تُف ارِی تؤک تل تَه. ، یعنی تف بهت که انقدر گوشت تلخی ( به معنی نچسب بودن )
در کردی اما تؤک به معنی مو و موهای ریز ( اصطلاحاً کرک ) گفته میشه و به چیز های پشمالواطلاق میشه
در نهایت با توجه به کاربرد نزدیک این کلمه در هر کدام از مثال های بالا و با توجه به معنی اون در زبان عربی بنده گمان می کنم که ریشه این کلمه در زبان عربی باشه و به مژه یا پلک و چشم گفته میشه.
توک به معنی 1 - کردن ، انجام دادن
1 - خسته شدن
در ترکی آذری به معنی :
1 - مو اعم از حیوانات و انسان به موی انسان زنان ساچ گفته می شود
2 - ریختن
تو کوردی کلهری و سورانی و لکی و هورامی معنی پوست میده
در لغت نامه معین
توک دسته موی پیشانی و همچنین یال و موی به ترکی
با سلام
مو به ترکی توک گفته میشود که در لغت نامه های فارسی اشاره شده
به گیسو در ترکی ساچ و به پشم یون و قیل
به دست موی پیشانی که فارسی آن یال هست میگویند تل
واژگانِ ( توک ) و ( نوک ) واژگان ایرانی هستند و به چمِ ( سر ) نیز می باشند:
برای نمونه: نوکِ سوزن همان سر سوزن است. یا یک توکِ پا یعنی یک نوکِ پا.
در کوردی به "مو"توک گویند
توکن:پر مو
توک یا تؤک در زبان ترکی به مو گفته می شود . تؤکْلو یعنی مودار ، پشمین .
توک در گویش گیلکی ( گیلانی ) : 1 - لب، 2 - نوک مثل تی توک قربان ( قربان لب ت ) . مرغ مانستن توک زنه ( مثل مرغ نوک می زند )
توک در گویش گیلکی ( گیلانی ) لب. تی توک قربان. و در برخی مواقع به معنای نوک هم بکار برده میشود. مرغ مانستن توک زنه ( مثل مرغ نوک می زند )
توک ( Tuk ) : [ اصطلاح چوپانی ] سرشیر. به زبان آذری قایماق یا قیماق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)