توپ ضدِ تانک سلاحی است که برای از بین بردن خودروهای زره پوش طراحی شده است. این نوع توپ ها در مقایسه با توپ های توپخانه ای گلوله هایی با کالیبر پائین تر را از لوله ای بلندتر شلیک می کنند تا شتاب گلوله در هنگام خروج از دهانه توپ افزایش یابد و انرژی جنبشی لازم برای عبور از زره تانک را به دست بیاورد. توپ های ضد تانک کاربردهای دیگری از جمله تهیهٔ آتش پشتیبان برای پیاده نظام را هم دارند. همچنین انواع دیگر توپ ها مانند توپ های صحرایی و ضدهوایی را هم می توان با مهمات ضدتانک در نقش توپ ضدتانک به کار گرفت. یکی از معروف ترین نمونه های این کاربرد دوگانه «فلاک ۸۸» توپ ۸۸ میلی متری ضدهوایی آلمان ها در جنگ جهانی دوم بود که یکی از موثرترین سلاح های ضدتانک در این جنگ بود.
نخستین توپ های ضدتانک بلافاصله پس از جنگ جهانی اول طراحی شدند. در این جنگ برای نخستین بار تانک ها پا به عرصه نبرد گذاشتند و تمهیدات مختلفی برای متوقف ساختن آن ها صورت گرفت که یکی از آن ها استفاده از توپ های صحرایی موجود علیه آن ها بود. پس از پایان جنگ سلاح هایی اختصاصی برای غلبه بر زره تانک ها ساخته شد که یکی از آن ها توپ های ضد تانک بود. از آن جا که نیروهای پیاده نظام به دلیل مشکل حمل و نقل هیچگاه علاقه ای به ادوات توپخانه ای نداشته اند این توپ ها به جای اینکه در اختیار پیاده نظام قرار گیرند در آتشبارهای مخصوص به خود سازمان می یافتند که زیر نظر یک هنگ یا تیپ قرار داشت. تاکتیک حمله برق آسای آلمان ها در ابتدای جنگ جهانی دوم نشان داد که در دسترس بودن توپ های ضدتانک علی رغم تمام مشکلاتی که در حمل ونقل آن ها وجود دارد، ضروری است. به همین دلیل در اواسط این جنگ اکثر گردان های پیاده نظام یک جوخه توپ ضدتانک را تحت فرمان خود داشتند.
اولین توپ های ضدتانک معمولاً بسیار سبک طراحی شده تا جابجایی آن ها ساده تر باشد و با کالیبرهای حدود ۴۰ میلی متر ساخته می شدند و عمدتاً همان گلوله هایی را شلیک می کردند که تانک های کشور سازنده آن ها شلیک می کردند. انگلیسی ها نیروهای خود را به توپ ۲ رطلی ۴۰ میلی متری، فرانسوی ها به توپ های ۲۵ و ۴۷ م م، آمریکایی ها به توپ ۳۷ م م، روس ها به توپ ۴۵ م م و ایتالیایی ها به توپ ۴۷ م م ضدتانک برای مقابله با تانک های دشمن مجهز کردند. این توپ های سبک برای غلبه بر زره اکثر تانک های پیش از جنگ جهانی دوم و اوایل جنگ کفایت می کردند اما پیشرفت سریع تانک ها در طول جنگ و افزایش غیرمنتظره زره آن ها باعث شد تا این توپ ها به سرعت بی اثر شده و یکی از معضلات جدی تمام کشورهای درگیر در جنگ نداشتن سلاح مناسب برای شکست تانک های جدید دشمن شد. این معضل برای تانک ها هم مطرح بود و توپ نصب شده بر روی تانک ها نیز با افزایش زره تانک های دشمن کارایی خود را از دست می داد اما می شد که توپِ تانک را برداشته و به جای آن توپ قوی تری را نصب کرد. کاری که هرچند پیچیدگی ها و دشواری های خاص خود را دارد اما معمولاً امکان پذیر است. اما در مورد توپ های ضد تانک چنین چیزی ممکن نبود و سلاح به طور کلی از رده خارج محسوب می شد. به ناچار توپ های جدید ساخته می شدند اما اولویت نیروهای نظامی ساخت توپ جدید برای تانک های خود بود و مدت ها طول می کشید تا توپ های ضدتانک جدید در اختیار نیروهای حاضر در خط مقدم قرار بگیرند و وقتی این اتفاق می افتد زره تانک ها باز هم ضخیم تر شده و توپ های جدید هم در برابر آن ها کارایی نداشتند. ضمن اینکه با سنگین شدن توپ ها دیگر پیاده نظام قادر به حمل آن ها نبود و به همین جهت آخرین نسل از توپ های ضدتانک جنگ جهانی دوم فقط در اختیار یگان های ضدتانک توپخانه ای قرار می گرفتند. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنخستین توپ های ضدتانک بلافاصله پس از جنگ جهانی اول طراحی شدند. در این جنگ برای نخستین بار تانک ها پا به عرصه نبرد گذاشتند و تمهیدات مختلفی برای متوقف ساختن آن ها صورت گرفت که یکی از آن ها استفاده از توپ های صحرایی موجود علیه آن ها بود. پس از پایان جنگ سلاح هایی اختصاصی برای غلبه بر زره تانک ها ساخته شد که یکی از آن ها توپ های ضد تانک بود. از آن جا که نیروهای پیاده نظام به دلیل مشکل حمل و نقل هیچگاه علاقه ای به ادوات توپخانه ای نداشته اند این توپ ها به جای اینکه در اختیار پیاده نظام قرار گیرند در آتشبارهای مخصوص به خود سازمان می یافتند که زیر نظر یک هنگ یا تیپ قرار داشت. تاکتیک حمله برق آسای آلمان ها در ابتدای جنگ جهانی دوم نشان داد که در دسترس بودن توپ های ضدتانک علی رغم تمام مشکلاتی که در حمل ونقل آن ها وجود دارد، ضروری است. به همین دلیل در اواسط این جنگ اکثر گردان های پیاده نظام یک جوخه توپ ضدتانک را تحت فرمان خود داشتند.
اولین توپ های ضدتانک معمولاً بسیار سبک طراحی شده تا جابجایی آن ها ساده تر باشد و با کالیبرهای حدود ۴۰ میلی متر ساخته می شدند و عمدتاً همان گلوله هایی را شلیک می کردند که تانک های کشور سازنده آن ها شلیک می کردند. انگلیسی ها نیروهای خود را به توپ ۲ رطلی ۴۰ میلی متری، فرانسوی ها به توپ های ۲۵ و ۴۷ م م، آمریکایی ها به توپ ۳۷ م م، روس ها به توپ ۴۵ م م و ایتالیایی ها به توپ ۴۷ م م ضدتانک برای مقابله با تانک های دشمن مجهز کردند. این توپ های سبک برای غلبه بر زره اکثر تانک های پیش از جنگ جهانی دوم و اوایل جنگ کفایت می کردند اما پیشرفت سریع تانک ها در طول جنگ و افزایش غیرمنتظره زره آن ها باعث شد تا این توپ ها به سرعت بی اثر شده و یکی از معضلات جدی تمام کشورهای درگیر در جنگ نداشتن سلاح مناسب برای شکست تانک های جدید دشمن شد. این معضل برای تانک ها هم مطرح بود و توپ نصب شده بر روی تانک ها نیز با افزایش زره تانک های دشمن کارایی خود را از دست می داد اما می شد که توپِ تانک را برداشته و به جای آن توپ قوی تری را نصب کرد. کاری که هرچند پیچیدگی ها و دشواری های خاص خود را دارد اما معمولاً امکان پذیر است. اما در مورد توپ های ضد تانک چنین چیزی ممکن نبود و سلاح به طور کلی از رده خارج محسوب می شد. به ناچار توپ های جدید ساخته می شدند اما اولویت نیروهای نظامی ساخت توپ جدید برای تانک های خود بود و مدت ها طول می کشید تا توپ های ضدتانک جدید در اختیار نیروهای حاضر در خط مقدم قرار بگیرند و وقتی این اتفاق می افتد زره تانک ها باز هم ضخیم تر شده و توپ های جدید هم در برابر آن ها کارایی نداشتند. ضمن اینکه با سنگین شدن توپ ها دیگر پیاده نظام قادر به حمل آن ها نبود و به همین جهت آخرین نسل از توپ های ضدتانک جنگ جهانی دوم فقط در اختیار یگان های ضدتانک توپخانه ای قرار می گرفتند. [ ۱]
wiki: توپ ضدتانک