توپ جُسْتَنَک ، بازی
از بازی های کودکانۀ گروهی. توپ این بازی کوچک است و جهنده؛ آن اندازه کوچک که در کفِ دستی جا بگیرد، و چنان جهنده که اگر بر زمینش کوبند، به ضرب بر هوا خیزد. بازیکنان در فضایی باز، گرد هم می آیند. دارندۀ توپ، آن را با همۀ توان خود بر زمین می کوبد. بازیکنان برای تصاحب توپ، به طرفِ آن هجوم می برند. طبعاً آن که در قیل وقال به چنگ آوردن توپ، موفق بوده و توپ را در اختیار دارد نزدیک ترین فرد را نشانه می گیرد. بنابراین، آنان که دست شان از توپ کوتاه مانده، می گریزند. جریمۀ کسی که توپ به بدنش اصابت کند، کولی است. زننده بر پشت او سوار می شود و از همان جا دوباره توپ را بر زمین می کوبد تا بازی دوباره جریان یابد. جذابیت بازی به این است که نباید توپ را به آرامی به سوی هدف پرتاب کرد؛ زیرا اگر فرد هدف قرارگرفته بُل بگیرد، دیگران را هدف قرار می دهد.
از بازی های کودکانۀ گروهی. توپ این بازی کوچک است و جهنده؛ آن اندازه کوچک که در کفِ دستی جا بگیرد، و چنان جهنده که اگر بر زمینش کوبند، به ضرب بر هوا خیزد. بازیکنان در فضایی باز، گرد هم می آیند. دارندۀ توپ، آن را با همۀ توان خود بر زمین می کوبد. بازیکنان برای تصاحب توپ، به طرفِ آن هجوم می برند. طبعاً آن که در قیل وقال به چنگ آوردن توپ، موفق بوده و توپ را در اختیار دارد نزدیک ترین فرد را نشانه می گیرد. بنابراین، آنان که دست شان از توپ کوتاه مانده، می گریزند. جریمۀ کسی که توپ به بدنش اصابت کند، کولی است. زننده بر پشت او سوار می شود و از همان جا دوباره توپ را بر زمین می کوبد تا بازی دوباره جریان یابد. جذابیت بازی به این است که نباید توپ را به آرامی به سوی هدف پرتاب کرد؛ زیرا اگر فرد هدف قرارگرفته بُل بگیرد، دیگران را هدف قرار می دهد.
wikijoo: توپ_جستنک_،_بازی