توپ بازی

/tupbAzi/

معنی انگلیسی:
game of ball

لغت نامه دهخدا

توپ بازی. ( حامص مرکب ) فوتبال. کَج . کَجّه. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). بازی کردن با توپ. بازی کردن با گوی. رجوع به توپ و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

فوتبال . کج بازی کردن با گوی .

مترادف ها

ball (اسم)
توپ، بال، گلوله، گوی، توپ بازی، رقص، مجلس رقص، گرهک، ایام خوش، خوشی

فارسی به عربی

کرة

پیشنهاد کاربران

بپرس