توپ انداختن. [ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) گشاد دادن توپ. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). شلیک کردن توپ. ( فرهنگ فارسی معین ). پرتاب کردن گلوله از توپ. آتش کردن توپ. انداختن گلوله را در جنگ یا برآوردن صدای مهیب ،اِخبار یا ارعاب مردم را. || پرتاب کردن گوی در بازی. رجوع به توپ و دیگر ترکیبهای آن شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - شلیک کردن توپ . ۲ - ( قمار ) توپ زدن .