[ویکی فقه] از نصایح لقمان به فرزندش این است: «آوازت را فرود آر؛ زیرا ناخوش ترین بانگ ها، بانگ خران است». عبارت «ناخوش ترین بانگ ها، بانگ خران است»، علت بلند نکردن صداست. وجه علت بودن این گونه است: ای فرزندم صدای خود را بالا مبر؛ زیرا بلند کردن صدا نشانه بزرگی و قدرت انسان نیست؛ همان گونه که می بینیم صدای الاغ از همه صداها بلندتر است؛ اما این بلندی نه نشانه کمال است و نه نشانه بزرگی؛ بلکه حتی نشان از زشتی صداست و بلندی صدا در الاغ با زشتی صدای او همراه گشته است. گفتنی است که ذکر این گونه صفات در قرآن تنها جنبه تشبیهی داشته و مورد پذیرش همگان است و با توجه به عدم وجود فهم و عقل برای این حیوانات، باید این ها را در حد مثال هایی دانست که هیچ تحقیر و اهانتی در آن وجود ندارد. بنابراین به کار بردن این مثال ها و تشبیه ها هیچ اشکالی ندارد.
قرآن نصایح بسیاری از لقمان به فرزندش را نقل می کند که البته عمومیت داشته و برای همگان نیز قابل استفاده است؛ از جمله آن هاست: «
وَ اقْصِدْ فیِ مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَمِیرِ»؛ «(پسرم! ) در راه رفتن، اعتدال را رعایت کن، از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت ترین صداها، صدای خران است».
← مراد از قصد
در این جا توجه به این نکته ضروری است که حیوانات دارای عقل و فهم، نیستند؛ بنابراین چنین گفتارهایی آن ها را رنجیده خاطر نخواهد کرد و بررسی ما در مورد این آیه تنها از این جهت است که آیا اصل این کلام تحقیر آمیز و توهین انگیز است و آیا شایسته خداوند است که از این ادبیات استفاده کند و حیوانات را این گونه مورد تحقیر خود قرار دهد؟
استناد به روایات
در ذیل این آیه، روایاتی وجود دارد که توجه به آن ها در فهم حقیقی آیه، ضروری است.
← روایتی از حضرمی
...
قرآن نصایح بسیاری از لقمان به فرزندش را نقل می کند که البته عمومیت داشته و برای همگان نیز قابل استفاده است؛ از جمله آن هاست: «
وَ اقْصِدْ فیِ مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَمِیرِ»؛ «(پسرم! ) در راه رفتن، اعتدال را رعایت کن، از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت ترین صداها، صدای خران است».
← مراد از قصد
در این جا توجه به این نکته ضروری است که حیوانات دارای عقل و فهم، نیستند؛ بنابراین چنین گفتارهایی آن ها را رنجیده خاطر نخواهد کرد و بررسی ما در مورد این آیه تنها از این جهت است که آیا اصل این کلام تحقیر آمیز و توهین انگیز است و آیا شایسته خداوند است که از این ادبیات استفاده کند و حیوانات را این گونه مورد تحقیر خود قرار دهد؟
استناد به روایات
در ذیل این آیه، روایاتی وجود دارد که توجه به آن ها در فهم حقیقی آیه، ضروری است.
← روایتی از حضرمی
...
wikifeqh: توهین_به_حیوانات