توه خشکه

لغت نامه دهخدا

توه خشکه. [ ت ُ وَ خ ُ ک ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان روشکان است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 600 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

توه خشکه. [ ت ُ وِ خ ُ ک ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جلالوند است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 240 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان جلالوند است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است

پیشنهاد کاربران

قوری چای یه اصطلاح تورکی است. برای رودهایی که خشک شده اند. قوری ( خشک ) چای ( رود )
قوری مثل قوری گول در بستان آباد ( استخری که در حال خشک شدن است ) . قوری گول ( گل خشک شده )
چای مثل آجی چائ ( تلخه رود ) . اآراز چایی ( رود خانه ارس )
تلفظ قوری ( خشک ) با تلفظ قووری ( کتری ) فرق دارد. َ
در زبان لری بختیاری به معنی
خانه ای که با سنگ درست شده و ملاتی
استفاده نشده
توه::خانه
( زبان لری لکی::معنی
لک::شاخه
طایفه کوسه لر لک در ایل شاهسون بغدادی که اکنون ترک زبان شده اند )
توه در زبان لکی به معنی ناحیه - منطقه - قسمتی از یک جغرافیا ی مستقی
یعنی منطقه خشک و کم آب