تون در معانی دیگری هم در فرهنگهای لغات آمده و معنای اصلی آن ، "تار" می باشد در مقابل" پود"
و هم در کتب و یادداشت های قدیمی به معنای " تار عنکبوت " هم آمده است.
" تونیدن " به معنای تنیدن تار آمده است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال : طبع عنکبوت هم این است که " بتوند " . . .
. . . فکری شدم، ماندم حیران که این چطور روی این آب حوض تار " تونیده " . . .
و هم در کتب و یادداشت های قدیمی به معنای " تار عنکبوت " هم آمده است.
" تونیدن " به معنای تنیدن تار آمده است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال : طبع عنکبوت هم این است که " بتوند " . . .
. . . فکری شدم، ماندم حیران که این چطور روی این آب حوض تار " تونیده " . . .