لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) کسی که در گلخن حمام آتش افروزد گلخن تاب آتش انداز .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
نام خانوادگی یکی از بزرگترین قوم های بختیاری در جنوب کشور
اجاق زیر دیگ خزینه
تنور زیر خزینه حمام
محلی بسیار آلوده کثیف و بویناک بود برای انباشت پیخال و پهن یا علف و کهنه پارچه ( درحالت استغنا چوب و ذغال ) که با کمی نفت یا روغن مشتعل می شد و حرارت از هود مثلثی شکل آن دیگی به قدر یک حوض را گرم می کرد . ولی غالبا تهویه مناسب نداشت و باید سوخت را در سطحی به اندازه یک اتاق بصورت یکنواخت پخش می کردند
... [مشاهده متن کامل]
تنور زیر خزینه حمام
محلی بسیار آلوده کثیف و بویناک بود برای انباشت پیخال و پهن یا علف و کهنه پارچه ( درحالت استغنا چوب و ذغال ) که با کمی نفت یا روغن مشتعل می شد و حرارت از هود مثلثی شکل آن دیگی به قدر یک حوض را گرم می کرد . ولی غالبا تهویه مناسب نداشت و باید سوخت را در سطحی به اندازه یک اتاق بصورت یکنواخت پخش می کردند
... [مشاهده متن کامل]