تون

/tun/

مترادف تون: آتشخانه گرمابه، آتشدان حمام، گلخن، تار

متضاد تون: پود

معنی انگلیسی:
stove or furnace, heater

لغت نامه دهخدا

تون. ( ع اِ ) خرقه که بر آن به کجه بازی کنند. ( منتهی الارب ). خرقه ای که در آن کجه بازی کنند. ( ناظم الاطباء ). الخرقة التی یلعب علیها بالکجة. ( لسان العرب ) ( اقرب الموارد ).

تون. ( اِ ) روده پاک نکرده را گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). روده گوسفند که در او سرگین بود. ( شرفنامه منیری ). || قرارگاه نطفه را نیز گفته اند که زهدان باشد. ( برهان ). زهدان. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). قرارگاه نطفه در رحم که زهدانش نیز گویند. ( شرفنامه منیری ). زهدان و قرارگاه نطفه و رحم. ( ناظم الاطباء ). || سوراخ حمام. || جای سرگین انداختن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || به معنی گلخن حمام هم آمده است و در عربی نیز گلخن هم این نام دارد. ( برهان ). گلخن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). گلخن حمام. ( ناظم الاطباء ). جائی در زیر خزانه آب گرم حمام برای سوزاندن سوخت تا آب خزانه گرم شود. گولخ. گلخن. آتشخانه حمام. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). پهلوی تون ( تنوره. دودکش ). ( حاشیه برهان چ معین ) :
گرمابه زبون را در تیرماه تونی
هستی پلید بیرون زآنگونه کاندرونی.
لامعی.
می به تونت کشد سر، از بستان
بنگ رویت کند به گورستان.
اوحدی.
|| به مجاز به معنی دوزخ است : می بینم به چشم سر که قومی را از تون دوزخ و از دودمان سیاه... سوی بهشت می برم. ( فیه مافیه ).
- به تون ؛ به جهنم. به درک. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- تون به تون افتادن ؛ دشنامی است مرده را: تون به تون بیفتند آنها که این بدعت گذاشتند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- || کلمه اهریمنی به معنی مردن. ( یادداشت ایضاً ).
- تون به تون افتاده ؛ دشنامی است مرده ای را. نفرینی است مرده ای را. ( یادداشت ایضاً ).
|| به لهجه طبری تار، مقابل پود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). در اصطلاح فرش بافان تار مقابل پود. ( یادداشت ایضاً ).

تون. [ ت َ وَ ] ( اِ ) بدن و جثه آدمی را گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). در رسم الخط پهلوی تن را... نویسند و آن را بیشتر تون میخواندند. به معنی تن و بدن... در صورتی که تلفظ حقیقی آن «تن » است. ( حاشیه برهان چ معین ) :
جریح گشته سپاه و سلیح گشته تباه
روان ز جسم ، روان گشته و توان ز تون.
قاآنی.

تون. ( اِخ ) شهری است به خراسان نزدیک قائن و از آن شهر است اسماعیل بن ابی سعد و احمدبن محمدبن احمد. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). ولایتی در خراسان نزدیک طبس. ( ناظم الاطباء ). نام ولایتی است از خراسان. ( برهان ). امروز فردوس گویند در شمال شرقی طبس و شهری است قدیم... ( حاشیه برهان چ معین ) : شهرکی است از حدود کوهستان و نشابور [ به خراسان ] با کشت و برز بسیار. ( حدود العالم ). نامه ها رسید از خراسان که ترکمانان در حدود ممالک بپراگندند و شهر تون غارت کردند. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 518 ). شهر تون ، شهری بزرگ بوده است اما در آن وقت که من دیدم اغلب خراب بود و صحرائی نهاده است و آب روان و کاریز دارد و بر جانب شرقی باغهای بسیار بود و حصاری محکم داشت. گفتند در این شهر چهارصد کارگاه بوده است ، که زیلو بافتندی و در شهر درخت پسته بسیار بود.... ( سفرنامه ناصرخسرو ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یکی از شهرهای قدیم جنوب خراسان که امروزه به فردوس شهرت دارد .
نخهایی که درطول قالی بکارمیرود، تار، اتون، گلخن، آتشدان حمام
( اسم ) اساس و زمینه در قالی بافی و آن دو سلسله نخهای موازی است که یکی در جلو و دیگری در عقب قرار گیرد و هر دو با(( گرد ) ) پس و پیش میشود تار .
شهری است در سویس به ناحیه برن که در حوالی برکه رود آر واقع است

فرهنگ معین

(اِ. ) آتشدان حمام ، گلخن .

فرهنگ عمید

آتشدان حمام، گلخن.
در قالی بافی، نخ هایی که در طول قالی به کار می رود، تار.

گویش مازنی

/ton/ رشته ی نخ - نخ پشمی یا ابریشمی & تار پارچه – تار - گل و لای ۳آتش خانه حمام – گلخن & محل افروختن آتش & وقت – گاه – زمان & تاوان – جریمه

دانشنامه عمومی

تون (سوئیس). شهر تون در بخش تون در ایالت برن در کشور سوئیس واقع شده است که ۴۰۰۰۰ نفر جمعیت دارد.
عکس تون (سوئیس)عکس تون (سوئیس)عکس تون (سوئیس)عکس تون (سوئیس)عکس تون (سوئیس)عکس تون (سوئیس)

تون (فارا). تون شهری در شهرستان فارا در استان باله در بورکینافاسوی جنوبی است و جمعیت آن ۲۰۶۵ نفر است.
عکس تون (فارا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

تون یا تُن . . . به معنی � زهدان ، رحم � میباشد و واژۀ � تُنیکه � که پوشاک زیر زنانه است ریشه در این واژه � تون ، تٌن � دارد ـ
تونی نام طایفه ای از بختیاری
آتشدان گلخن و کسی که کار تون میکند را تون تاو گویند
تون جهنم را هم گویند
و تون و دون و دان و تان جا ی هرچیز است
در زبان کوردی به معنی آتشدان حمام است
به گلخن یا آتشدان حمامهای خزینه می گفتند، نام پیشین شهر فردوس کنونی واقع درخراسان جنوبی، مرحوم فاضل تونی ومیرتونی از این شهر بوده اند.
تون ( tun ) : در زبان ارمنی یعنی خانه
در زبان کوردی به معنای تند ( طعم فلفل ) و به معنای درک ( جهنم ) می باشد
تونبان: مراقب آتشخانه گرمابه، صاحب آتشدان حمام
نام تاریخی شهرستان فردوس خراسان ، حسن پیرنیا، در کتاب تاریخ ایران باستان، به اولین اشاره های تاریخی به منطقه ای که تون ( فردوس ) در آن واقع است می پردازد و می گوید: �از منطقه ای که تون در آن واقع شده است، در کتیبه داریوش با عنوان استاگارتیه یاد شده که نویسندگان قدیم ساکارتیا ضبط کرده اند. � این منطقه ابتدا زیر نفوذ مادها بوده و پس از عصر سلوکیان هم از طرف جنوب سرزمین پارت را محدود می کرده و جز قسمت تون و طبس، بقیه نواحی آن کویر خشک و بی آب و علف بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]


واژه "تنور" هم از همین ریشه است:
تون ( آتشدان ) پسوند ور ( دارنده )

بپرس