لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
تومور (مجارستان). تومور ( به مجاری: Tomor ) یک شهرداری در مجارستان است که در ناحیه ادلنی واقع شده است. [ ۱] تومور ۱۲٫۸۹ کیلومتر مربع مساحت و ۲۶۷ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: تومور (مجارستان)
دانشنامه آزاد فارسی
تومور (tumour)
تولید بیش از اندازۀ یاخته ها در ناحیۀ ویژه ای از بدن. موجب ورم یا برآمدگی می شود. تومورها را به دو دستۀ خوش خیم۱ و بدخیم۲ (← سرطان) تقسیم بندی می کنند. تومورهای خوش خیم کندتر رشد می کنند، به بافت های مجاور حمله نمی کنند، به سایر اجزای بدن منتشر نمی شوند، و معمولاً پس از برداشتن دیگر عود نمی کنند. با این همه، تومورهای خوش خیم در نواحی مثل مغز خطرناک اند. آشناترین تومورهای خوش خیم زگیل های پوست۳ اند. گاه تفکیک تومورهای خوش خیم و بدخیم بسیار دشوار است.
benign
malignant wart
تولید بیش از اندازۀ یاخته ها در ناحیۀ ویژه ای از بدن. موجب ورم یا برآمدگی می شود. تومورها را به دو دستۀ خوش خیم۱ و بدخیم۲ (← سرطان) تقسیم بندی می کنند. تومورهای خوش خیم کندتر رشد می کنند، به بافت های مجاور حمله نمی کنند، به سایر اجزای بدن منتشر نمی شوند، و معمولاً پس از برداشتن دیگر عود نمی کنند. با این همه، تومورهای خوش خیم در نواحی مثل مغز خطرناک اند. آشناترین تومورهای خوش خیم زگیل های پوست۳ اند. گاه تفکیک تومورهای خوش خیم و بدخیم بسیار دشوار است.
benign
malignant wart
wikijoo: تومور
مترادف ها
پیشرفت، افزایش، ترقی، اثر، نمود، نتیجه، روش، رشد، حاصل، تومور، گوشت زیادی، چیز زائد
خیز، ورم، بر امدگی، غده، دشبل، تومور
دشبل، تومور
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید