توماس کلارکسون ( انگلیسی: Thomas Clarkson؛ زادهٔ ۲۸ مارس ۱۷۶۰ درگذشتهٔ ۲۶ سپتامبر ۱۸۴۶ ) یکی از طرفداران برجستهٔ لغو برده داری و عضو کارزار مقابله با تجارت برده در امپراتوری بریتانیا بود. او یکی از پایه گذاران جامعهٔ تحقق لغو تجارت برده[ ۱] بود و نقش مهمی در تصویب قانون تجارت برده مصوب ۱۸۰۷ داشت که به تجارت برده در بریتانیا پایان داد.
او در سال ۱۸۱۶ صلح طلب شد و همراه با برادرش جان کلارکسون[ ۲] یکی از ۱۲ بنیانگذار جامعهٔ ترویج صلح دائمی و جهانی[ ۳] بود. [ ۴] [ ۵]
کلارکسون در سال های پایانی عمرش برای تحقق آرمان لغو برده داری در سراسر جهان می کوشید که این کارزار در آن زمان بر قارهٔ آمریکا متمرکز شده بود. در سال ۱۸۴۰، کلارکسون سخنگوی اصلی انجمن ضدّ برده داری ( امروزه معروف به سازمان بین الملل ضد برده داری ) در اولین اجلاس این سازمان در لندن بود که با هدف لغو برده داری در سایر کشورها تشکیل شده بود.
توماس کلارکسون بزرگ ترین پسر جان کلارکسون ( کشیش کلیسای انگلستان و مدیر مدرسهٔ ویزبِک[ ۶] ) و آنا وارد بود. او یک برادر به نام جان ( زادهٔ ۱۷۶۴ ) و یک خواهر به نام آن داشت. [ ۷] او و برادرش در مدرسه ای که پدرشان مدیرش بود درس خواندند. پس از مرگ پدر، خانواده به خانه ای در خیابان بریج نقل مکان کردند که اکنون با پلاکی آبی رنگ قابل شناسایی است. [ ۸] توماس در سال ۱۷۷۵ به مدرسهٔ سنت پال در لندن رفت[ ۹] و پس از آن در سال ۱۷۷۹ وارد کالج سنت جان دانشگاه کمبریج شد. او مدرک لیسانس خود را در سال ۱۷۸۳ دریافت کرد و قرار بود تحصیلاتش را در کمبریج ادامه دهد تا پا جای پای پدرش بگذارد و وارد قشر روحانیت در کلیسای انگلیکان بشود. او توانست درجهٔ شماس را دریافت کند اما سلسله مراتب روحانیت را بیش از این طی نکرد و هرگز کشیش نشد. [ ۱۰]
در سال ۱۷۵۸، کلارکسون وارد رقابت جستارنویسی به زبان لاتین شد که در دانشگاه برگزار می شد و همین رقابت مسیر زندگی آینده او رقم زد. موضوع مسابقه جستارنویسی این بود که «آیا به بردگی گرفتن دیگران برخلاف میل شان مشروع است یا خیر»[ ۱۱] و همین موضوع باعث شد کلارکسون به طور جدی در مورد مسئله تجارت برده بیندیشد. او هر مطلبی که در این باره پیدا کرد خواند از جمله آثار آنتونی بِنِزِت که یکی از طرفداران لغو برده داری و کوئیکر بود، و همچنین روایت های دست اول افراد فعال در تجارت برده مانند کتاب فرانسیس مور. او همچنین برای تحقیق دربارهٔ این موضوع به گفتگو با کسانی نشست که دربارهٔ تجارت برده و برده داری، تجربهٔ شخصی داشتند. کلارکسون پس از برنده شدن در این مسابقه، هنگامی که سوار بر اسب در حال طی مسیر بین کمبریج و لندن بود، دچار حالتی شد که آن را مکاشفه ای روحانی از جانب خداوند نامید. [ ۱۲] این تجربه و احساس وظیفهٔ الهی در نهایت باعث شد که کلارکسون زندگی خود را وقف لغو تجارت برده کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو در سال ۱۸۱۶ صلح طلب شد و همراه با برادرش جان کلارکسون[ ۲] یکی از ۱۲ بنیانگذار جامعهٔ ترویج صلح دائمی و جهانی[ ۳] بود. [ ۴] [ ۵]
کلارکسون در سال های پایانی عمرش برای تحقق آرمان لغو برده داری در سراسر جهان می کوشید که این کارزار در آن زمان بر قارهٔ آمریکا متمرکز شده بود. در سال ۱۸۴۰، کلارکسون سخنگوی اصلی انجمن ضدّ برده داری ( امروزه معروف به سازمان بین الملل ضد برده داری ) در اولین اجلاس این سازمان در لندن بود که با هدف لغو برده داری در سایر کشورها تشکیل شده بود.
توماس کلارکسون بزرگ ترین پسر جان کلارکسون ( کشیش کلیسای انگلستان و مدیر مدرسهٔ ویزبِک[ ۶] ) و آنا وارد بود. او یک برادر به نام جان ( زادهٔ ۱۷۶۴ ) و یک خواهر به نام آن داشت. [ ۷] او و برادرش در مدرسه ای که پدرشان مدیرش بود درس خواندند. پس از مرگ پدر، خانواده به خانه ای در خیابان بریج نقل مکان کردند که اکنون با پلاکی آبی رنگ قابل شناسایی است. [ ۸] توماس در سال ۱۷۷۵ به مدرسهٔ سنت پال در لندن رفت[ ۹] و پس از آن در سال ۱۷۷۹ وارد کالج سنت جان دانشگاه کمبریج شد. او مدرک لیسانس خود را در سال ۱۷۸۳ دریافت کرد و قرار بود تحصیلاتش را در کمبریج ادامه دهد تا پا جای پای پدرش بگذارد و وارد قشر روحانیت در کلیسای انگلیکان بشود. او توانست درجهٔ شماس را دریافت کند اما سلسله مراتب روحانیت را بیش از این طی نکرد و هرگز کشیش نشد. [ ۱۰]
در سال ۱۷۵۸، کلارکسون وارد رقابت جستارنویسی به زبان لاتین شد که در دانشگاه برگزار می شد و همین رقابت مسیر زندگی آینده او رقم زد. موضوع مسابقه جستارنویسی این بود که «آیا به بردگی گرفتن دیگران برخلاف میل شان مشروع است یا خیر»[ ۱۱] و همین موضوع باعث شد کلارکسون به طور جدی در مورد مسئله تجارت برده بیندیشد. او هر مطلبی که در این باره پیدا کرد خواند از جمله آثار آنتونی بِنِزِت که یکی از طرفداران لغو برده داری و کوئیکر بود، و همچنین روایت های دست اول افراد فعال در تجارت برده مانند کتاب فرانسیس مور. او همچنین برای تحقیق دربارهٔ این موضوع به گفتگو با کسانی نشست که دربارهٔ تجارت برده و برده داری، تجربهٔ شخصی داشتند. کلارکسون پس از برنده شدن در این مسابقه، هنگامی که سوار بر اسب در حال طی مسیر بین کمبریج و لندن بود، دچار حالتی شد که آن را مکاشفه ای روحانی از جانب خداوند نامید. [ ۱۲] این تجربه و احساس وظیفهٔ الهی در نهایت باعث شد که کلارکسون زندگی خود را وقف لغو تجارت برده کند.
wiki: توماس کلارکسون