تولک کردن. [ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کریز کردن و پرریختن پرندگان مانند چرغ و شاهین و جز آن. ( ناظم الاطباء ). ریختن بعض حیوان پر یا موی را در موسمی معلوم از سال. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به تولک و دیگر ترکیبهای این کلمه شود.
فرهنگ فارسی
کریز کردن و پر ریختن پرندگان مانند چرغ و شاهین و جز آن ریختن بعض حیوان پر یا موی را در موسمی معلوم از سال